این روزهای سردرگم

وسواس گرفتم وسواسی شدم خودم میدونم .به خودم گیر میدم و خوب خوب نیستش از قیافه ام باز ناراضی ام دماغم برام شده معضل از طرفی دلممیخواد عمل کنم از طرفی به خاطر یک سری اقدامات نمی تونم مشکل هزینه یک طرف زمان و مرخصی داستانش جداست 

تو محل کارم به خاطر موضوعی خواستم استعفا بدم و خوب خداروشکر خیلی بقیه جدی نگرفتند گویا .مدیرعامل محترم تقریبا نمیخواد از جلو چشمش کنار برم دلیلش هم حماقت خودش 

یهو عصر 3 شنبه گفتن بیا برو ماهشهر و خداروشکر هرچی وزیر و کیل بود دنبال بلیط افتاد و خوب امکان پذیر نشد ومن رفتنی نشدم اما هفته بعد باید برم

ماه رمضان 4 کیلو کاهش وزن داشتم هم خوشحالم هم ناارحت خوشحالم چون کم کردم هم اینقدر وزن کم کردن برا یک ماه روزه گرفتن تق و لق یکم نامیزون 

البته بگم که کلا کم اشتها شده 

دوشب پیش مهمون داشتم پسرداییم که اومده بود و قرار بود صبح با پرواز بره .دوستی با همسر و بچه هاش شب نشینی چون دوست مشترک من و پسردایی جان و دوست مجردم که تاصبح مغز من رو ریخت تو فرغون 

و خوب بعدش من بینوا رفتم سرکار و تاشب ساعت 11 مریض داشتم .سنجد امروز از جاش بلند نشدگفت برو زودبیا .مجبور شدم بیام شرکت چند ساعتی کار داشتم 

عصر میخوام برم سفر .یک روزه و غرب.....

علاقمند به تغییر و تصمیمات بزرگ هستم ولی خوب قدرت ریسکم پایین اومده یکم دست و دلم میلرزه که براش دارم افکار مناسب میسنجم 

* چند ماجرا بگم 

بیمار افغانی دارم .لازم به ذکر ملت و دین برا من مهم نیست واقعا . لطفا پای نزاد پرستیم نزارید بعد اینها خیلی باحال هستند زنگ میزنه دکتر هستی بیام میگم باید منشی کلینیک هماهنگ کنی میگه نمیگیره خطشون .گفتم باشه بیا . اومده میبینم بدون کد تهران شماره کلینیک میگریه میگه ببین اشتباهه

گفته بود میام .رفتم کلینیک دیدم 6 نفر نشستند .منشی عصبانیه میگم چی شده میگه بدون هماهنگی با من 6 نفر نوبت دادید/   حرفی ندارم برا گفتن 

اومده داخل میگه سه بار از نسخه بنویس میگم برا چی میگه بقیه بگیرم ببرم افغانستان مادر و بقیه هم اینجوری حالشون خوب بشند میگم خوب یکی مینویسم سه بار بگیر ازش

تولدهای زنجیره ای سنجد تمام شد من هنوز تو اینستا عکس هاش میذارم و کلا فحش میشنوم از دوستان 

سنجد باید بره پیش دو نگرانم اینده اش و ....

میدونم حضانت رو به من دادند و اون زن تو زندگی راهی سنجد رو نمیخواد اما زمان و ..... گاه تنم میلرزونه .میدونم هرگز نمیخواد سنجد رو چون وحشتناک سنجد هزینه افرین هست ولی باز این نگرانی باعث شده کمتر منطقی فکر کنم ب این موضوع ....

با حضورم تو ولایت و البته مثل خودشون بی تفادت تقریبا راه رو به خانوادم بستم هرچند بسته بود ولی من دیوار رو کشیدم پدرم دوماه حتی تماس نگرفته با من و خوب توقع داره همیشه زنگ بزنم و التماس کنم میدونم سرش گرم زندگیش هست و اینها بهانه 

خواهرم حتی منتظر نشد من برم ببینه من رو رفتند سفر .خواهرم فرهنگیه  4ماه زمان برا سفر داره ولی پاشد رفت و من کلا ندیدمشون 

خوب دلشون نمیخواد من چیکار کنم 

سرم بیخودی شلوغ باید درست کنم خلوت کنم .

بینایی چشمم کمتر شده .خوب این طبیعیه ارثی هست و ما میدونیم و من نمیتونم هنوز لیزر کنم .با اینکه قبل عید عمل کردم و اون کیست مسخره رو دراوردم اما هنوزم من نتونستم برا لیزر اماده شم .

مشاور بهم گفته پرونده های نیمه تمام رو ببندم هرچی زور میزنم فقط پرونده جدید داره تو زندگیم تمام میشه از نیمه تمام بودن بقیشون میترسم ....



نظرات 5 + ارسال نظر
مه سو سه‌شنبه 27 تیر 1396 ساعت 02:31 http://mahso.persianblog.ir

عزیزم...امیدوارم هرچه زودتر اتفاقات قشنگ قشنگ بیفته واست

مرسی عزیزم انشالله برای همه بیوفته

اذر یکشنبه 18 تیر 1396 ساعت 12:36 http://azar1394.blogfa.com

سلام
میخواستی بهش بگی برو از رو نسخه کپی بگیر
نگرانیها رو از خودت دور کن..خدا همراهه

اقای غریبه هم فرمودند خانمها احساسی عمل میکنن ونه منطقی .شما میتونید شرایط همه خانمها رو درک کنید که اینجور قضاوت میکنید

سلام عزیزم .همون دیگه مخش قد کپی نداد ....توکل به خدا دارم
اقای غریبه من رو خوب میشناسه میدونه تصمیماتم احساسی نیست نظر کلیش رو گفت عزیزم قضاوت هاش همیشه خوبه .

غریبه پنج‌شنبه 15 تیر 1396 ساعت 17:39

سلام
تصمیم عجولانه گرفتن منطقی نیست ولی خانم ها احساسی عمل می کنند نه منطقی
شانس آوردی در گرمای پنجاه و چند درجه گذرت به جنوب نیفتاد تا هفته بعد خدا بزرگ است
فعلا راهی دور سنجد را خط کشیده ولی وقتی مرد بشه حتما برای دیدارش می آید
بعضی وقتا وقتی خانواده احساس کنند بچه به هیچ وجه من الوجوه گوش شنوا ندارد میگن ولش کن بگذار هر چه می خواهد بکند
راجع به عمل بینی هم زیاد فکر نکن اگه خدا می خواست کشیده اش را تحویل می داد اما فرصت هست برای عمل
دو سه نفر از اقوام ما عمل کرده اند عمل خوب بوده است
چشم هم کمی صبر کن تا وقتش بشود بعد لیزر بزن چند نفر از اقوام زده اند یکی اش دو باره عینکی شده است بقیه خوب از آب در آمده است
خوش باشید و سالم و سلامت

سلام عجولانه نیست تصمیماتم ولی یکم پشت همشون تردید هست .
متاسفانه این هفته راهی اهوازم باز هم .اره فعلا خط کشیده چون سرش گرم هست تا بعد ببینیم چه میشود
زیبایی رو دوست داریم غافل از اینکه خرج زیاد داره .ممنون از راهنماییتون برا هردو عمل

الی پنج‌شنبه 15 تیر 1396 ساعت 17:21 http://elhamsculptor.blogsky.com/

نگرا نسنجد نباش اونم مثل همه ما آینده خودش رو داره و حتما خوب میشه چون تلاشهای مادرش رو می بینه

توکل به خدا دارم..ولی نگرانی دیگه جز لاینفک من شده

فرانک پنج‌شنبه 15 تیر 1396 ساعت 10:00 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

دکتر جان مریض که ایرانی و غیر ایرانی نداره

ها بوخودا من منظورم بحث نزاد پرستی نبود فقط رفتارشون رو مثال زدم عزیزم ..
برای من هیچ کدوم فرق نداره مهم اینه سلامت باشند

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.