زندگی میگذره سخت و اسونش  رو ما تعیین میکنیم 

شدت درگیری با مردک زیاد شده دیگه کار به جایی رسیده خودش بلاک میکنه خودش از بلاک درمیاره 

منم حوصله ندارم واقعا باهاش کل کل کنم ، ترجیحم به سکوت 

یک دوستی دارم مجازی باهاش آشنا شدم اما خیلی هم درد بودیم باهم و خوب خواهرش کارهاش انجام داد سفر اومد اینجا و اینم چند روز بعد با اصرار من کارهاش انجام داد و وومد ، خودم دعوت کردم بیاد خونه ما 

اومد و خوشبختانه حسابی تلاش کردم  بهش خوش بگذره و بتونه از اینجا خاطرات خوبی به یادگار داشته باشه 

هوا خیلی سرد و ما هم همش بیرون بودیم و این مدت حسابی باهم گشت و گذار کردیم در نهایتدهم از سرما یخ زنان اومدیم خونه 

چند شبی رو رفتیم کازینو ،پول اولیه رو نامزد خواهرش به  ما داد و بقیه رو خودمون بردیم خیلی حسابی و اینجوری ما حسابی  حال کردیم البته که میدونیم یک بازی‌ام درآمد خوبی داشتیم تا اینکه گفتیم شب آخر بریم رفتیم و متاسفانه باختیم که ناراحتی نداره اما من یکم به محیط بیرون عادت کردم 

تولد برادرزاده بود  با مهمون هام تو یکی از بهترین رستوران ها تولد گرفتیم و خیلی خوش  گذشت 

و الان دادم بیهوش،میشم ازبیخوابی

نظرات 2 + ارسال نظر
رضوان جمعه 18 آبان 1403 ساعت 04:08 https://nachagh.blogsky.com/

چه پست خوبی!تولدشان مبارک

ممنون از لطفتون

سلام چهارشنبه 16 آبان 1403 ساعت 09:01

با درود
خاطری کازینو برد و دست آخر باخت اش جالب بود
میهمانی دوست مجازی در دنیای واقعی هم خوب بود
چقدر لذت دارد در یک کشور غریب یهویی یک آشنا پیدا شود
تولد خواهر زاده هم مبارک
نتیجه گرفتم خواهر زاده هم همانجا است
همسر مردم آزار را هم جواب نده چه با بلاک و چه بی بلاک

سلام اره بردش خیلی خوب بود اما باختش نه البته تمام پولمون نباختیم
اره خیلی روحیه مون عوض شد و واقعا خوشحال شدبم
بعد این برادر زاده همسر نه خواهر زاده آش ممنون از تبریک شما
جواب نمیدم کلا رومخ هست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.