روزها خیلی سریع میگذره ...بالاخره به قول خودم عمل کردم و برای سنجد گوشی خریدم البته هفته قبل بود . بالاخره با کارهای آنلاین و ..تونستم پول گوشی رو جور کنم و پسرکم خوشحال شد
پسر کوچیکه رو که ترجیح میدم بهش دیگه بگم چشم دکمه ای چون چشم های معصوم و خاصی داره به همراه فرفری مدرسه شون رو دارم میفرستم و به خاطر مشکلی که چشم دکمه ای داره بالاخره کلاس های درمانی رو براش شروع کردم و حالا داره دوره رو میگذرونه
و فرفری هم فعلا دارو داره خوشبختانه تا ۹ ماه دیگه خدا بزرگه
نتونستم از ابن مرد جدابشم و همچنان درگیر هستم نه میزاره میره و نه میزاره بریم
بچه ها عاصی شدن و من همچنان به صبوری دعوتشون میکنم
سرخودم رو شلوغ کردم تا بتونم کار پیدا کنم ، و اینجا بمونم یا اینکه بتونم پولش رو جورکنم و برم سراغ درس خوندن
که آرزوی خودم هست ولی خوب متاسفانه فعلا شرایط مالی ندارم
هر کدوم از اون شرایطی باید میشد متاسفانه پولش نرسید و من همچنان دارم جون میکنم که همه چیز رو درست کنم و خوب زورم نمیرسه
هفته پیش دیدم بچه ها رو مخ ما راه میرند گقتم ببرم دریا
داشتیم تو آب بازی میکردیم ، یهو دیدم سنجد میگه مامان فرفری از صخره میخواد بره بالا گفتم نمیتونه گقت ولی داره میره ها
همین قدر مکالمه ما طول کشید تا رفتم دیدم فرفری عسن گربه از صخره رفته بالا از ترسم دیگه کسی رو صدا نزدم و خودم هم رفتم بالا و بالای صخره دونفری گیر کردیم با بدبختی و مصیبت تونستم با اشاره با یک یاز آدمهایی تو آب شنا میکردن بگم که به مرد بگن بیاد پارو نجات بده
اومد با تعجب گفت شما دوتا اون بالا چیکار میکنید اصلا چطوری رفتید بالا
خوشبختانه تونست فرفری رو بغل بگیره ببره پایین منم عین گربه چسبیدم به صخره ها و خودم رو پایین کشیدم وقتی میگم فرفری شیطون فرفری لج باز بقیه اینقدر رو فکر نمیکنند همش فکر میکنند من بی حوصله ام در صورتی اینجوری نیست
بچه ها امتحان دارن عصرها دارم چشم دکمه و فرفری رو میبرم شهربازی که هم خسته بشن هم اینها درس بخونند
دندون درد امانم بریده اما خوب تو یک سال گذشته مجبور بودم صبر کنم از هفته پیش نشد صبر کنم رفتم و با آبسه لثه و ... یکی رو درآوردم و اون یکی تو تعمیرات خیلی درد داشتم و دارم اما چاره ای نیست .هنوز زنت نفسم پول تعمیر ماشین رو جور کنم امیدوارم زودتر جور بشه تا ماشینم رو حداقل داشته باشم
خیلی کار نکرده دارم و وقت ندارم و خستم خسته مدت. زیادی که من حتی نتونستم ۳ساعت پشت سر هم بخوابم و این تو قیافه ام معلوم کاش این آخر هفته یک روزش بتونم بخوابم تا ظهر
فردا چشم دکمه کلاس داره ،درمان داره خودم کنفرانس دارم
.فرفری رو باید ببرم دکتر برا سلامت و روز بعد واکسن
جلسه دارم .دندونم درد میکنه .خیلی خستم
کاش بتونم یک جور برنامه بریم خم کارهام انجام بدم خم یک جا بخوابم
اونقدر خستم که دیگه حوصله جنگ و دعوا هم ندارم
مرد میگفت دیگا کل کل نیمکنی گفتم بیزارم از تو و کل کل
همیشه تاریک ترین لحظه زندگی نزدیک ترین زمان برای ایجاد یه روزنه امیده امیدوارم این روزهای شما همون تاریک ترین باشه که بعدش نور همه جا رو روشن می کنه
امیدوارم بشه روشن ترین نقطه
با درود
روزهای سختی است
سر و کله زدن با آدمی که آدم نبست
بچه هایی که نیاز به درمان دارند و پولی نیست
دردی که امان بریده و درمانی نیست
توی همه ی سختی ها دل سنجد را هم شاد کردن هنر است
خدا توانایی ات را زیاد کند
میگذرد اما خیلی سخت
کاش بره رو دور تند که زودتر بگذره و روشنایی بیاد