حس من

میدونید به احساسم مطمئنم به حس ششم ایمان دارم چند روز گذشته این سینه من می سوخت میدونید قشنگ خطر رو احساس میکردم  و خوب امروز با عکس های تلگرام و الین فهمیدم که کاملا درست بوده اون مرد مشهد بوده نمیدونم الانم هست ایا یا نه؟ هیچی نمیدونم فقط تنها چیزی که میدونم اینه که حدس و گمان اطرافیان اشتباه شد و اون اومده بود مشهد اتفاقا خیلی هم جاهای دیدنی رفته و عکس هاش گذاشته . دیروز برگشتم خونم اون ریسک رو قبول کردم .

میدونید حرف  برخورد دوستم خیلی بد بود واقعا دلم شکست اصلا توقع همچین چیزی رو ازش نداشتم چون خودم همچین ادمی نیستم ولی وقتی همچین برخوردی دیدم واقعا دلم شکست . ولی خوب خدا بزرگه  منم خدایی دارم.

امروز یک مهمونی دعوتم امیدوارم که به سنجد خوش بگذره بیشتر به خاطر سنجد دارم میرم مهمونی چون نمیخوام این ت خونه موندن ها و تعقیب و گریز ها تو روحیه بچم تاثیر بذاره ...

البته دوستان معتقدند که اون ادم برگشته شهرش و اونجا با اینترنت پرسرعت این عکس ها رو گذاشته ولی باز یک چیز دیگه هست که اگر اینجوری نباشه و هنوز مشهد باشه چه برسر من میاد

خدایا میدونم تو کریمی دل به تو دادم و دل به تو سپردم تو تمام این لحظه ها منتظرم ببینم مثل همیشه چه جوری من رو حفظ میکنی ...

نیازی نیست نگران باشم میدونم که همیشه دستم رو تو مشکلا میگیری و نمیگذاری مشکلی پیش بیاد خدایا برای همه چیز ممنونم

خدایا شکر برای توانی که بهم دادی خدایا شکرت برای وجود سنجد عزیزم . خدایا شکرت برای همه چیز .

خدایا کرامتت رو میخوام مثل همیشه

نظرات 3 + ارسال نظر
فروهر یکشنبه 4 مرداد 1394 ساعت 15:47

رفتی برگشتی؟
چی شد بالاخره؟

کجا رفتم ؟ از کجا برگشتم
هنوز درگیرم ......
هیچ اتفاق خاصی نیافتاده

مهندس میم پنج‌شنبه 1 مرداد 1394 ساعت 17:51 http://mohandes-mim.blogfa.com

سلام سانیا خانوم ...
از فشار زندگی نترسید ، به یاد داشته باشید
فشار ، توده ی زغال سنگ را به الماس تبدیل می کند ...
نگران فردایتان نباشید !
خدای دیروز و امروزتان ، فردا هم هست ...
فردایتان قشنگ ....

سلام . توکل به خدا دارم اما این استرس باز هم عذابم میده

:) پنج‌شنبه 1 مرداد 1394 ساعت 16:04 http://lopoo.blogsky.com

نگران نباش.. همه چی درست میشه..

توکل برخدا . ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.