افسردگی من پر از عللمت سوال

وقتی ناراحتم نمیدونم چه دلیل داره دهنم بازمیکنم .

شدید افسردگی دارم شدید تو خودمم این وسط یکی دوتا دوست بینوا هرروز و هرشب پاتک های من رو تحمل میکنتد .دقیقا بعد حرف زدنم پشیمون میشم ها ولی چاره نیست حرق زده شده 

شدیدا نیازمتد دعا هستم  نسازمتط معجزه اس که نجاتم بده از ایم سردرگمی و من بتونم اروم شم همش به هم ریخته ام 

میدونم ان مع العسر یسرا ......

میدونم خدا با صابرین .خدایا یا صبرم رو زیاد کن یا زودتر دردم دواکن .

میدونم کرامتت رو خدایا اما میدونی که صبرم خیلی کمه.

خدایا ممنونم ازت صبرمیخوام .ازت میخوام کمکم کتی خدایا خدای مهربونم 

انچه بر من مبگزرد

این که بعد مدتها وبلاگت رووباز کنی و با حجم نگرانیهای دوستانت رو برو بشی واقعا شرمنده میشی من شرمتده ام شرمنده تمام دوستانی که نتونستم جواب بدم نظراتشون رو 

گوشیم مشکل داشت نمیتونستم بیام توسایت 

دوستانم یک عده گفتن چرا رفتی بک عده گفتن باید میرفتی نمیدونم  فقط میدونم راهی رو رفتم که اگه نمیرفتم هنیشه حسرتش میموند تو دلم من رفتم با یک ریسک بزرگ اشتباه کردم خیلی زیاد ولی چاره نداشتم شایدم داشتم و عجله کردم نمیدونم 

اما الانچمن تهرانم نمیتونم نباشم چون از ترم بعد داتشگاه دارم چون زندگیم رو دارم تهران پایه ریزی میکنم تا خدا چی بخواد 

اومدم تهران و درحال حاضر کمی جلو رفتم تو کارهام .فعلا خونه گرفتم و خوب با کمک دوستانی که خیلی ممنونشونم کمی تا قسمتی خونه رو وسیله گزاشتم  کارهای متفرقه دارم انجام میدم هنوز کارثابت رو نتونستم درست کنم ولی کلینیک میرم و مریض و ...رو انجام میدم ...ارامش دارم ةلی از درون نمیدونم چیه 

برام دعا کتید ممنون میشم .میدونم خدایی که تا اینجا دست حمایت گرش رو قطع نکرده باز هم قطع نمبکته .من بنده هستم که خیلی داغونم و کوتاه میبینم خدای من بزرگه بزرگ و مهربون خدای من یاریگر هست شک ندارم  و هم نان ملتمسانه دست به دعا دارم