ترس هام

کاش میتونستم ناله نکنم کاش یکی پیدا می‌شد دست من رو‌‌میگرفت و‌میگفت پاشو تمام شد کابوس هات تمام شد دیکه هیچ چیزی نیست برا اذیت کردند 

دیگه جگر گوشه هات اذیت نمیشن دیگه هیچ مریضی نیست دیگه هیچی فقط تویی و بچه هات حالا تا آخر عمرت براشون تلاش کن 

اما هرروز داستان جدید نداری 

هرروز با فحش به پدرو‌مادرت شروع نمیشه ‌تمام نمیشه 

با آدمی مه نه فرهنگ داره نه خانواده نه شخصیت هیچی نداره ‌‌ و تو عین خر تو گل گیر کردی و دیگه نتونستی بیای بیرون دیگه نیست 

و تو  داری قدم به قدم جلوتر میری 

من از تلاش از بی پولی نمیترسم ن حتی از کشور غریب و غربت نمیترسم 

من از اینکه یک بار مغزم بترکونه یک‌دیونه و دیگه بچه هام بی مادر شن میترسم 

از اینکه یک شب سکته کنم از این همه غصه میترسم از بی مادری طفل معصوم هام میترسم 

من از بی کسی که دارم میترسم 

از اینکه شدیم اسیر میترسم من از اینها ترس دارم 

و عذاب وجدان اشتباه مجدد دارم برا سنجد برا این دو‌کوچک معصوم و …..