سخت کار میکننم

روز شنبه صبح همراه سنجد رفتیم و سنجد رو گذاشتم مهمد کودک و پس از سفارشهای اکید اومدم شرکت که خوب به دلیل نرسیدن یک سری مدارک مسئول مربوطه حسابی گند زد بهم و کلی قاط زدم ولی خوب خدا رو شکر کردم که فقط معضل کاری هست ارامش خوبی تو صدام بود تو رفتارم . و خوب به دلیل شرایط کاری تا 8 شب شرکت بودم و بعد با سنجد رفتیم خونه اما از روز یک شنبه دوباره استرس هام شروع شده دوباره دارم میترسم نمی دونم چرا خیلی ذکر میگم از خدا خواستم دلشوره هام ازم بگیره . یک شنبه هم تا عصر شرکت بودم و حسابی با سنجد همراه هم بودیم اما مشغول کار.....

خدایا شکرت برای هم هچیز خدایا ممنونم .

خدایا خودت کمکی کن . خدای بزرگم من به کرامت تو ایمان دارم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.