شلوغ شده برنامه های من

شهریور هم امد اخرین ماه تابستان و بعد میرسیم به پاییز نمیدونم چرا ولی پاییز رو دوست دارم حس ارامشی بهم میده از تابستون خوشم نمیاد اصلا و ابدا ....

این روزها حسابی درگیریم. تو شرکت یک ناظر از طرف کارفرمای محترم اومده و از صبح زود میریم تا 8 شب که دیگه نا نداریم میریم خونه . و این وسط سنجدک من هم بعد از مهد میاد شرکت و با هر ضرب و زوری شده  میخوابه و بعد هم بیدارش میکنم میریم خونه .این وضعیت تا اخر هفته پا برجاست . که البته اعصاب خوردی این روزها خیلی زیاده مثلا رییس و اون همکار اعصاب خورد کن همچنان دارند اسکی میکنند رو مغز من.

لباس فرم امسال سنجد رو اینقدر که نرفتم مهد بگیرم مدیرش داده بود دست بچه فرستاده . زنگ زدم تشکر کنم گفت میدونم سرت شلوغه عذر خواهی کردم بابت هزینش که گفت اشکال نداره بعدا پرداخت میکنید .

از طرف دیگه این هفته امتحان دارم که شبها بعد از خوابیدن سنجد وتمام کردن کارهایی که برعهدم هست تازه میشینم به خوندن و اول ماجراست ....

خدایا ممنونم بابت همه چیز برای روزهای خوبم برای لحظه های زیبایی که واسم ایجاد میکنی خدا یا ممنونم . وشکر

دیشب خواب خوبی دیدم تعبیر زیبایی داره همین که تو هفته کرامت و نزدیک میلاد امام رضا این خواب رو دیدم حس ارامش خوبی داد خدایا ممنونم برای همه چیز

نظرات 2 + ارسال نظر
اعظم 46 سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 22:26

خدا قوت سونیا جون

قربونت ممنون عزیزمم

پری سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 11:23 http://revayatmikonam.persianblog.ir/

عزیزم چقدر سرت شلوغه
انشالله خدا بهت سلامتی بده و موفق باشی دوستم

مرسی عزیزم. انشالله شما هم سلامت باشی و بچه هات در پنامه حق بزرگ کنی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.