فان یا فال؟


نمی دونم بگم فال یا بگم فان

من خودم اعتقادی به فال نداشته و ندارم . از نظر من اگه راست بود زندگی خود طرف بهتر از این بود بیاد فال من رو بگیره ولی به انرژی اعتقاد دارم....

خیل یدر خونه فال و فالگیر نرفتم و معمولا نمیرم . یک بار با دوستان دوره کارشناسی یادمه رفتیم ومن نرفتم فالم ببینه ولی خانم برگشت گفت ...یک خواستگار پر و پاا قرص داری ولی نمیشه . که راست بود نشد البته من باز هم نگرفتم واومدیم انگار میخواست با این یک کلمه تطمیعم کنه ولی فایده نداشت

یک بار چند سال پیش سال 88 قبل از فوت مادرم یکی از بچه ها اصرار که بیا بریم .با هم رفتیم و برای من خیلی چیزها گفت گفت عذا در عروسی داری .،تو شهر غریب ازدواج میکنی ،و.... خیلی چیزها که به مرور من رو ترسسوند من یادم نبود فالها رو ولی یک شب بعد فوت مادرم خواب دیدم والحق ترسیدم از تمام اون روزها .... از ینکه این زن اینجوری گفته و خیلی هاش هم یادم رفت

یک بارم دوستم وقتی من متاهل بودم رفته بود پیش کسی و اون گفته بود این بچه دار میشه ولی جدا میشه ..که دوستم تیکه بچه رو گفت و بقیش رو بعدها گفت

چند وقتیه دوستان کلیک کردند که ما رفتیم چند جا و تو چرا نمیری منم پا سفت کردم من به این مزخرفات اعتقادی ندارم . تا اینکه دیروز دوستم تو خونه ما مغز منرو خورد و بعد یک ماه موفق شد مجابم کنه تلفنی زنگ بزنم . اولش شماره یک اقای استخاره ای رو داد که اونم یکم حرف زد و گفت سنگینیه این ازدواج روت هست باید از شرش خلاص بشی یک سنگینی داره با اینکه حرام هست طلاق ولی من بهت میگم جدا شو...

خوب خیلی چیز خاصی نگفته بود فبه دوستم گفتم این رو که خودم میدونستم مگه دست از سر من برداشت گفت نه این استخاره بود حالا زنگ بزن به فالگیر سرتون درد نیارم مجبورم کرد زنگ بزنم چقدرم کارشون باکلاسه .. طرف شهر دیگه بود گفت هزینه رو واریز کن عکست هم بفرست به تلگرامم فالت بگم . اینم تکنولوژی که رو همه چیز تاثیر گذاشته .....

حالا بشنوید از من . خوب سرعت نت خراب  بود مجبور شدم برم از کوچه پشتی که عابر بانک داره مبلغ رو بریزم و بیام و عکس ها رو بفرستم عکس خودم واون مرد حالا هیجانش شروع شد

خوب از اونجایی زیادی طیب خاطر نداشتم هیچی نگفتم و گذاشتم اون خانم شروع کنه ..

گفت : تو خیلی خودت رو کنترل میکنی ،حالا حالاها کسی نمی تونه عصبانیت کنه اگرم عصبانی بشی فقط حرف میزنی و خودت خودت رو اروم میکنی ،گفت خیلی حرف میزنی تا اروم بشی . تو خودت میری و دیگران رو اذیت نمی کنی ،گفت تو زندگی هیچ کس دخالت نکردی ولی تو زندگیت دخالت کردند. کلا سرت تو کار خودته.... خانوادت ادمهای بدی نیستند ولی هیچ کس دلسوزی برات نمی کنه همه سرشون به کار خودشون هست و کاری به کار تو ندارند هیچ حمایتی نمی کنند ازت

یک زن سن و سالدار هست که خیلی دعات میکنه تو تمام نمازهاش دعا واسه تو داره یک زن که تو هم کمک حالشی (میدونم کی رو میگه) . اون زن دعاهاش برات میگیره ..

همسر داری دوتا بچه تو این ازدواج برات افتاده .(من یک سقط داشتم ) یک بار تو 24 سالگی ،یک دوره احساسی داشتی . کلش دوروز هم نشده ناراحتیت ولی تو سرنوشتت موثر بوده  (راست میگفت یک خواستگاری داشتم دلم باهاش بود نه زیاد ها ولی بدم نیم اومد به دلایلی نشد ،مخالفت مامان و ..)تو 25-26 سالگی ازدواج کردی با کسی که تفاوت فرهنگی از زمین تا اسمون داشتی .از نظر اجتماعی و فرهنگی خیلی اخلاف داشتین ولی تو همه تلاشت رو کردی

تا فوق لیسانس خوندی جا داشت بیشتر هم بخونی اما به خاطر ازدواجت کنار گذاشتی (دکتری رو ترک کردم )

اینجا که رسید حس کردم یکم داره مکث میکنه . گفت واسه زندگیت همه کار کردی اصلا عذاب وجدان نداشته باش نمره عاطفی و احساسی تو با شوهرت زیر 30 هست و خیلی سرده کنار هم نیستین . من من کرد گفتم ببین میبینی که کنار من نیست پس راحت بگو ماجرا چیه . گفت بگم نگم . گفتم بگو حتی ذره ای تغییر تو صدای من نمی بینی . ما متارکه ایم این رو که گفتم . خیالش راحت شد گفت شوهرت با زنهای دیگه در ارتباطه گفتم یکی رو میدونم . گفت نه یکی نیست چند تا هستند. یکیش اصل کاری که رابطه زیاد داره چند نفر هم هستند که سر کارشون گذاشته و با مظلوم نمایی گفته مجردم . .

گفت شوهرت از نظر روانی خیلی اذیتت کرده تو تمام بحث ها ،هرحرف تو رو به سرت کوبیده و کلا با حرفهاش از نظر روحی روانی تو رو به هم ریخته دست روت بلند نکرده ولی ازار روانی تو رو زیاد داده قلبت خیلی پاکه بعضی مواقع براش دعا میکنی دعا نکن براش .. چون اون ادم میدونه ازارت داده و بیشتر ازارت میده . گفت تا یک سال دیگه از دستش نجات پیدا نمی کنی . گفت بهت خیلی دروغ گفتهراجع به همه چیز هنوزم داره میگه...

گفت 4-5 ماه دیگه استارت جداییتون میخوره ولی یک سال زمان میبره تا 6-7 ماه دیگه خیلی چیزها از شوهرت میفهمی که میبینی سرت زیادی کلاه گذاشته و ....

گفت تو کارت خیلی موفق میشی گفت دوتا شغل بی ربط به هم داری تو دومی موفق تر میشی اولی فقط نیاز مالی میری که چند وقت دیگه اون هم کنار میذاری ولی شغل دومت خیلی عالیه و میتونی توش موفق بشی کلا ادمی هستی که موفقیت در خونت هست از نظر مالی ،درسی ،شغلی گفت خیلی موفق میشی خیلی زیاد روزهای خوبی در اتظارت هست .

نگران سنجد بودم گفت اصلا سمت پدرش نمیره چون پدر جدیدی میاد تو زندگیتون . گفت سنجد اصلا گول نمی خوره و نمی ذاره حتی پدرش باهاش حرف بزنه ...

گفت یک سال بعد زا جداییت یک مردی میاد تو زندگیت . از خطه شمال هست ،یا اطراف شمال هیچ اشنایی با هم ندارین هیچ نسبتی ندارنی تو محیط کار اشنا میشین و بعد هم ازدواج میکنید. اون مرد بچه دار نمیشه و سنجد رو قبول میکنه و تو خیلی به ارامش میرس ی

هیچی دیگه انگار شبیه این فیلم ها یا قصه ها من خیلی خوب میشم .

قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید سر راه رفت تو پارک ساعی.....

بله دوستان اینم از فال و فان من و زندگی که برام گفت ...نمی دونم معتقد نیستم ولی حرفهاش جالب بود یک چیزی تو مایه های انرژی مثبت

بدم نیومد ولی پیشنهاد میدم همچین کار ینکنید زندگی هرکس بسته به تلاش اون فرد  

نظرات 7 + ارسال نظر
یاشل.ماجراهای خواستگاری چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 ساعت 13:50 http://majerahayekhastegari.blog.ir/

پس اینجا که گفتی نگیرید بلاخره ما فال بگیریم یا نه؟
ولی درسته بعضی حرفاش تو زندگی خیلیا هست و بعضیاشم از رو چهره شناسی میگن ولی اگه به نکته ها اشاره کنه میشه فهمید راسته

واسه فان بگیر . ولی اینکه زیادی متمر کز بشی نه . اخه کسی از اینده نیومده که

... دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 11:14

از زیرش در نرو ببینم بدجنس خان

الان بده نصفه مسیر رو رفتی می دونی حداقل ترک یا لر یا عرب یا کرد و .... نیست و زوم می کنی رو شمالیا

همین کلی جلو می ندازتت
تا سال دیگه ام کی مرده اس کی زنده اس که بخواد شیرینی بگیره

شام ندیا دعا می کنم شوهر شمالیت کچل تپلیه پر مو باشه !


سوای شوخی امیدوارم خوشبخت باشی
من خیلی وقت بود که وبلاگ خونی رو کنار گذاشته بودم اما با وجود وبلاگت
حس دوباره خونیه وبلاگ تو من زنده شد که 1000 تومن میشه

در نرفتم که ؟ گفتم بذار اثارش پیدا بشه . خوب الان من شیرینی چی رو بدم ؟ که فالگیر گفت شمالیه ؟ ... ووی کچل پرمو . تپل ... خوب عزیزم دارو مدیدیم کچلیش برطرف بشه . لاغر هم بشه . راستی یادم رفت فالگیره گفت قد بلند و لاغر موعاش هم لخت و مشکی ... اصلا گزینه مورد علاقه منم نیست ....
شماره کارت بده ما در خدمتیم . همین که دوباره میخونی کلی ارزش داره نرخ رو ببر بالا

... یکشنبه 22 فروردین 1395 ساعت 17:15

شیرینیش نشه فراموش
چون خبرش زودتر اومده باید شیرینیشم بدی ! (شام باید بدی)
به منم ربطی نداره
تا تو باشی یا پیش فالگیر نری یا خبرای خوب رو ندی !!!

راستش من اعتقادی به فال و ... ندارم و حتی بعضی از مراجع حرام می دونن اینکارارو چون یا بدون علم کار انجام می دن که پس حرفاشون صد من یه غازه
یا با علم
حالا یا اون علم شیطانیه یا خدایی که خوب اگه خدایی باشه اون جوری نمیشه
می مونه شیطانی که بعضیا با کمک از جن و ..... ازین کارا می کنن


در هر صورت من از بچگیم همیشه برام سوال بود اینایی که فال می گیرن چرا خودشون بدترین زندگی هارو دارن و اصولا چجوری میشه که فال خودشون رو نتونستن بگیرن


همه این حرفها باعث نمیشه شام ندیا !!!
همه با هم

ما گشنمونه
ما گشنمونه !

خخخ . شیرینی اقای شمالی رو ؟؟؟؟؟؟؟ منم اعتقادی ندارم به فال ولی بیشتر فان بود به خدا و خودم کلی خندیدم . باشه محقق شد من همین جا شیرینیش هم میدم بهتون والا .....

هوپ... شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 22:04 http://be-brave.blog.ir

چقدر جالب بود ! آدم وسوسه میشه بره سراغشون :)))

فقط وسوسه بشی و به عنواتن یک فان اشکال نداره ولی نه اینکه بشینی برنامه هات بچینی براساسش ها

اعظم46 شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 16:42

جالب بود این فال گیرها چطوریه گیر ما نمی آد آی دلم می خواد برا تفریح هم شده برم پیششون آدرس ویا تلفن فال گیرلطفا

عزیزم گیر شما هم میاد خواستی شمارش میدم بهتون البته تو خصوصی و میل ها. بعد بهش زنگ بزن ببین چی میگه
یادم باشه ازش پورسانت بگیرم
کلی تبلیغ شد براش

دل آرام شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 11:37

به فالگیر اعتقاد ندارم ولی اگه با یه نفر ازدواج کنی و آرامش برسی خیلی خیلی خوبه.
مردای شمالی غالبا خوبن. زن دوستن. خانواده دوستن. و هوای زنشون رو دارن.
آرزوی خوشبختی برات دارم. امیدوارم زودتر از همسر فعلیت خلاص بشی.
آدرس وبلاگه رو متوجه نشدم مال کیه.

منم اعتقاد ندارم ولی انرژی مثبتش خوب بود . کو حالا تا مرد شمالی بیاد و ارامش داشته باشم وعده دوسال دیگه داده .... مرسی عزیزم .
ادرس بالای وبلاگ رو میگی ؟ نمی دونم از کجا اومده باید برم پاکش کنم

اذر شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 11:32 http://azar1394.blogfa.com

سلام
همه ی اینها رو به غیر از اقا شمالیه هم خودت وهم ما میدونستیم .راستش من احساس میکنم ی کلکی توی کار این فالگیرها هست
ولی همین که حرف بدی نگفت و مثبت بود خوبه
اگه دوباره خواستی فال بگیری تو زمان فالگیری زیاد بسم الله بگو

سلام . اره میدونستیم ولی این که اونم میدونست عجیب بود... اقا شمالیه که هنوز زیاد راه داره تا بیاد ...اره انرژی مثبتش خوب بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.