حس حمایت شدن


گفته بودم تاالان و به این سن حمایت مردونه رو نداشتم میخوام بگم روز شنبه حس کردم دارم..

دوستی دارم که حدود 14- 15 سال هست دوستیم با همه اختلاف نظرها با هم دوستیم و باقی خواهیم ماند.. این دوستم یک جفت دوقلو خواهر زاده داره یکی از ای قل ها مریض و از وقتی اومدند تهران هم دانشجوی ارشد هستند و هم مشغول کار . منم که تهرانم واز اونجایی رفت و امد خانوادگی هم داریم . دوقلوها بهم سر میزنند ..خیلی هم پسرهای گلی هستند البته با اختلاف سنی 10 سال کوچکتر از من...

از قول خاله خودشون به منم میگن خاله ، حسابی هم هوام رودارند روز شنبه که میخواستم بریم داروهاشون بگیریم .من تو خیابون منتظرشونبودم تا بیان ... یک خورده دیر تر کردند زنگ زدم بابا کجا موندین شماها اینجا بس ماشین بوق زد من دیونه شدم که . گفتند پشت چراغ قرمزیم...ولی جلو بسته هست و چند مین طول میکشه .منتظر بودم و خوب این ماشین های بیکارم که رد می شدند یک نیش ترمز و بعد هم شیشه پایین خانم کجا میری و......

بعد تماسم دیدم یکی شون اومد . میگم پس اون یکی کو . گفت پشت چراغ قرمز هست تو ماشین من اومدم که تنها نباشی و کسی مزاحمت نشه ....

این حمایت اینقدر برام لذت بخش بود که فکر کنم هیچ وقت یادم نره .. هرگز .....

وقتی میگن خاله هیچ کار نکن ما خودمون میایم .کارهای فنی خونت انجام میدیم برام مثل یک دنیاست ... این که دیروز تو مریضی من اومدند عصری سنجد رو بردند که من بعد کلینیک استراحت کنم ...اینکه اینقدر به فکر منند اگه نور تو خونه خوب نیست بدو بدو میرند لامپ میارند که خاله بیا برات درستش کردیم این چقدر می ارزه . خدایا ممنونم بابت این ادمهای خوبی که سر راه من قرار میدی

خدایا ممنونم بابت تمام لطف هایی که در حقم میکنی . خدایا بابت کرامتت شکر بابت مهربونیت بابت لطفت ..

نظرات 8 + ارسال نظر
علی امین زاده یکشنبه 29 فروردین 1395 ساعت 17:36 http://www.pocket-encyclopedia.com

متن برام جالب بود.
هیچ وقت اینجوری به داستان نگاه نکرده بودم: حمایت مردانه.

حمایت کردن یک زن توسط مرد همیشه برای زنها لذت بخشه

غریبه سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 17:35

یک بلر از آبادان بسمت اهواز در حرکت بودم ماشینم تسمه پاره کرد تسمه را عوض کردم هنوز صد متر جلو نرفته بودم دو باره تسمه پاره شد بررسی کردم دیدم دینام ماشین سفت شده اصلا نمی چرخه شب شده بود چند ماشین ایستادند ما را تا اهواز اسکورت کردند تا بدون چراغ تصادف نکنیم تازه خیلی اصرار کردند که شب میهمان شان باشیم
آدم قدم خیر بر دارد ضرر نمی کند

شک ینیست که خیر خواستن خیر در پیش دارد ....
تو نیکی کنو د ردجله انداز که ایزد در بیایانت دهد باز

اعظم 46 سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 09:11

سلام ماشاالله خودت یه پا مردی حمایت مردونه را برا چی می خوایالبته خدا به افرادحامی وخیر خواه سلامتی -طول عمربا عزت وگشاده دستی وروزی فراوان عطا فرماید

سلام مرسی عزیزم . واقعا هم افراد خیرخواه باید باشند تا بدونیم هنوز خوبیها هست ..
خیالت راحت اکی شد

مریم دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 17:53 http://Freeassociation.blog.ir

چه آدمای خوبی . اینجور آدما کنارت هم بایستن کا ی نکنن بازم انرژی مثبت دارن.
گیراییشون هم خوب بوده سریع فهمیدن چرا از دیر کردنشون ناراحتی بعضیا سریع میذارن به حساب غرغر

اره پر از انرژی مثبت اند ... نه فکر غر غر ندارند. خودشون جوونند میدونند یک زن کنار خیابون وایسته یعنی چی پیش میاد

فروهر دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 17:08

از کاراشون پیش خودشون خیلی تعریف کن...بگو خوشبحال همسرتون چقدر شما دوتا با مسئولیت و خوبید...خیلی مردید...کاراشونو پیش چشمشون خیلی بزرگ کن...ببین چکار ااا که نمیکنن...مردا دوس دارن قهرمان زندگی زنها باشن

اکی ،حتما به توصیه ات گوش میکنم ...
البته واقعا هم بچههای با مسئولیتی هستند خوش بحال زنهاشون

نوشی دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 16:04

سانیا جان
اول از همه سال نو مبارک عزیزم . انشالا سالی پرازلحظه های خوش همراه با سلامتی و برکت درکنار سنجد نازنینت داشته باشی . من هرروز روزی چند بار بهت سرمیزنم ببخشید که کم کامنت میذارم .

بعد در مورد این خواهرزاده های نازنین باید این روزها این جور جوونها رو روی چشم گذاشت . خدا حفظشون کنه که انقدر فهمیده و حمایت گر هستند . ولی اینو بدون اول از همه خوبی از توئه که اینجور به تو مثل یه خاله دلبسته شدن . همگیتون شاد و خوش باشین انشالا.

سلام عزیزم سال نو شما هم مبارک باشه . ممنون از لطفت انشالله سال خیلی خوبی رو در پیش داشته باشی... اره واقعا بچه های گل و فهمیده ای هستند ...ممنونم اونها بچه های مهربونی اند وگرنه من کاره ای نیستم

دل آرام دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 13:10

من میگم خدا جواب مهربونیای ما رو اینطوری میده گاهی.
قربون دستشون

من مهربون نیستم . خدا زیادی بهم لطف داره . ولی الحق دستشون درد نکنه

غریبه دوشنبه 23 فروردین 1395 ساعت 12:13

بعضی ها احساس مسوولیت دارند نه تنها در مقابل شما بلکه غیر شما هم اگه به پستشون بخوره از کمک کردن دریغ ندارند
خود من هم برایم عار نیست چه به آقا و چه خانم در مواقع نیاز کمک کنم مثلا ماشینی تو جوی افتاده یا پنچر شده و یا خراب شده و یا داره برای را جا به جا می کنند اگه دستم برسد و توان داشته باشم کمک می کنم
ولی همسرم همین اخلاق مرا نمی پسندد و فکر می کند بیشتر خودنمایی است تا تواضع
و یا فکر می کند این اخلاق باعث سو استفاده می شود
مثلا یکبار یخچال همسایه سوخته بود اومد کمک خواست کمکش کردم باعث جر و بحث بین مون شد
نتیجه وقتی می خواست یخچال را بالا ببرد همسرم گفت خانه نیست !

حس مسئولیت بخصوص در اقایون واقعا خوبه به نظرم هم باید باشه . من میپسندم . البته مردان اطراف من زیادی بی مسئولیت بودند ...شاید باعث میشه همسرتون حس کنه زیاد برای دیگران وقت میزارین برا همون حساس شدند ..
اگر حساسند کمتر کمک کنید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.