انرژی بدم به خودم


خستم ...

نه اصلا هم خسته نیستم میخوام انرژی مثبت بدم به خودم . فهمیدم که یک سری از خستگی های صبح من واهس گلهای تو کوچههست ..من از بچگی حساسیت شدید داشتم که به مرور تبدیل به الرژی شد . و با امن مونده . حالا وقتی تو بهار گلهای یاس بوش خوب میشه خوب معلومه که من بینوا احساس خستگی میکنم با عطسه های فراوان . و به همکار روبروییم این القا میشه که من سرماخوردم روزی ده بارم میگه پاشو یک هفته مرخصی بگیر تا نزدی هممون رو مریض نکردی یکی نیست بگه من الرژی دارم دوماهه داری میبینی سرو کلم باد میکنه . همش عطسه یکنم اب ریزش دارم اینهمه داروی حساسیت میخورم بعد تو باز میگی سرماخوردی ؟؟

نمایشگاه کتاب باید برم دعا کنید بتونم برم و قت بشه چون کلی کتاب میخوام .....

استادم دیروز پیام داد بن نمایشگاهت دست منه  زحمتت نیست بیا بگیر. کلی خجالت کشیدم زنگ زدم بهش گفتم ببخشید گفت میدونم خیلی درگیر هستی میدونستم ممکنه وقت نکنی بری دانشگاه بگیری اوردم با خودم حالا یا ادرس بده بیارم یا بیا ببر....

خوب یکی نیست بگه من اگه وقت داشتم از دانشگاه میگرفتم مرد حسابی .البته منکر لطف ایشون نیستم حالا باید برنامه بذارم ببینم کی میتونم ازش بگیرم قطعا روم نمیشه بگم بیار برام باید برم بگیرم .البته بماند مطب استاد عزیز نزدیک محل کارم هست ولی خوب تا مطب ایشون رفتن یکم دردسره ولی میرم ...

دیشب باز دیر خوابیدم سنجد تو مهد بدقلق شده بود با بچه ها دعوا کرده بود .حسابی با یک دختر بچه مدعیه کهنزدهو فقط خورده رو دستش علامت چنگ انداختن بود. میدونم بچه اند دعوا میکنند ولی اخه تو مهدکودک؟ البته سنجد گفت اون دختر بعد زا رفتن خانم مربی اینکاررو کرده زمانیکه بچه رفتند اتاق بازی ..صبحی سنجد رو بردم نشد به مدیرش زنگ بزنم ولی شاید عصری برم واسه گرفتن حالشون اساسی.

شاید تعطیلات اخرماه برم مشهد معلوم نیست البته فعلا در حد یک حرف هست باید مرخصی بگیرم این ماه خیلی مرخصی داشتم نمیدونم بتونم برم یا نه ...

بریا تولد سنجد بهش قول دوچرخه دادم یعنی روزی صدبار نظرش رو راجع به رنگ و مدل عوض میکنه یک روز میگه صورتی بخر ،یک روز قرمز اخرین نظرش فعلا رو زرد هست...

واسه تولدش نه تم انتخاب کردم فعلا نه چیزی . 40 روز مونده ولی میدونم از الان تو فکر نباشم باز اون موقع میوفتم تو هول و ولا اینجا هم که مشهد نیست من خیالم راحت باشه واسه پیدا کردن هرچیزی باید از ابن سر شهر برم اون سر شهر

کلی کار دارم وقت ندارم درس عقب افتاده دارم تا دلتون بخواد ،داروهایی که اماده کنم و .....

البته خدای مهربون خودش کمک میکنه من میدونم ولی چه کنم که تنبل شدم البته دلیلش هم اینه تعطیلات اخرهفته من استراحت نمیکنم واهس همون احتمالا این هفته هم استراحت نکنم چون میخوام برم نمایشگاه کتاب

با مدیر عامل محترم یک روز در میون پاچه م رو میگیریم یعنی قشنگ پاچه ها .البته متقابل هست این پاچه گیری یک روز من یک روز ایشون من از روند بی نظمی ایشون هم گیر دادن به اینکه چرا هرروز نمیای با من حرف بزنی انگاری من بیکارم .

دوستم میگه تو ومدیر عامل مثل دوتا شیر هستین تو یک قلمرو جاتون نمیشه دوتا ادم که فکر میکنند کارشون درسته شایدم راست میگه ..

دیشب کیک خوشمزه ای پختم دیگه دستم راه افتاده هفته ای کیک درست میکنم . سنجد نامرد تا تموم میشه من رو میفرسته اشپزخونه که پاشو واسم کیک درست کن . اعتماد بنفس بچم تو حلقم فکر کرده دختر شیرینی پزم من.....

با پیشنهاد مادر جناب مشاور من دیگه روم نمیشه اونجا برم دارم دنبال مشاور میگردم برای وضعیت سنجد ..

با راهی توافق حاصل شده مدارک فرستادم قراره حکم طلاق و پاسپورتهام بفرسته مهلت یک ماهه خواسته واسه تموم اینکارها وگرنه گفتم میام بندر نمیخواه یکه اون یکی زندگیت هم بره هوا. چون من پیش تو نمیام خانواده اون دختر بهترین گزینه اند . واسش پدر من که مهم نبود اما انگار اونها مهم اند چون سریع گفت تو این ماه انجام میدم گفتم قبل ماه رمضون میخوام دستم باشه ...

از راهی بعیده اینقدر مهربونی والا......ولی احتمالا جهت کم کردن شر من از سر خودش اینکاررو بکنه چه جالب که من شر شدم تو زندگی ایشون خیلی جالبه ،بله دوستان پس چی فکر کردین ...

دوقلوها ینازنین میان پیشمون خیلی خوبند . سنجد دوستشون داره . والبته فکر کنم به زودی از دستش روانی میشند چون هر شب دارند با همدیگه کشتی میگیرند ...دیگه سنجد اسمهاشون میگه به جای عمو یا دایی ..انگار همسن این بچه اند

تا یادم نرفته دوچرخه با قیمت مناسب اگه جایی تو تهران میشناسین ادرس بدین وگرنه که من باید برم از سایت خرید کنم

خوب دیگه  زیاد نوشتم تا درودی دیگر بدرود ...

نظرات 4 + ارسال نظر
زری دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 17:26

سانیا جان برا دوچرخه از دیوار خرید کن یه عالمه دوچرخه برا سایز پسرت هست چون برا بچه ها زود کوچک میشه و خانواده ها جا ندارن میذارن برا فروش با صد تومن یه دوچرخه ی در حد نو بخر. کمکی هم داشته باشه که بتونه راه بیفته. کلاس نمیخواد هفته ای دو سه بار یه نیم ساعت ببرش پارک یاد میگیره و بعد یواش یواش که دیدی یاد گرفته کمکی ها را باز میکنی.
فکر میکنم سایز 14 یا 16 برا پسرت خوب باشه. به نظرم سایز 14 راحتتره ولی سایز 16 الان با کمکی استفاده کنه و بعدش کمکی اش را برداری تا 8 سال خوبه.
من و برادرم برا دخترهاموم از دیوار خریدیم. هر کدوم هم صد تومن شد:) من سایز 16 و برادرم سایز 14

مرسی عزیزم از راهنماییت. اصلا یادم به دیوار نبود ها . مرسی سر میزنم اتفاقا یکی از دوستان دیجی کالا هم گفته نگاه کنم ...باز هم ممنون از راهنماییت عزیز دلم

اعظم46 دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 16:50

خدا قوت زبل خان (خانم )
واقعا راهی یک ماه فرصت خواسته اگه کسی قصد طلاق داشته باشه زود اقدام می کنه دیگه فرصت برا چی ؟

قربون شما..
نه فرصت خواسته تو یک ماه کاررو تموم کنه . یعنی بره طلاق من و پاسپورت من و پسرم رو و حق خروج رو بهمون بده

غریبه دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 12:26

خب خسته نباشید
ماشاالله مثل تراکتور کار می کنی
تازه دنیای مجازی ات را هم داری
کیک و کلوچه هم می پزی خانه تکانی و میهمانداری هم که سر جایش برقرار است
دانشگاه و درمانگاه و شرکت و سر و کله زدن با راهی و سنجد هم که هیچ
هر چه اینور انور کردم دیدم برای اینکه وقت کم نیاری باید طول شبانه روز را باید کش بیاری مثلا در ۲۴ ساعت از خودت به اندازه ۳۶ ساعت کار بکشی
یواش یواش می شوی مثل چالی چاپلین در فیلم عصر ۰۰۰۰

مرسی .خخخخخ . خوب اون دنیای مجازی باحال بود. اینکارها برای اقایون زیاده وگرنه خانم ها با یک تیر چند تا نشون میزنند....البته با کش اومدن تایم روزانه موافقم ها یک چند ساعتی کاش کش بیاد .. دلم نمیاد کیک نپزم پسرم دوست داره خوب من تو شبانه روز یک ساعت تو اشپزخونه ام هم شام ،هم کیک هم شستشو همشون تو همون یک ساعت انجام میشه دوتا دست دارم ها کم نیست ......کارم از چارلی چاپلین هم گذشته دیگه رو دور تندم ....

دل آرام دوشنبه 20 اردیبهشت 1395 ساعت 10:24

مشخصات دوچرخه رو بهم بگو. به برادرم بگم کمکت کنه بخری. مربی دووچرخه سواریه و خیلی ساله این کاره است

مرسی عزیزم . خیلی ممنون . یک دوچرخه برای بچه 4 ساله میخوام ...مشخصاتش هم اینکه یک جوری باشه یاد بگیره چون یاد نداره اگر کاس هم باشه مشکلی نیست تو این سن میذارمش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.