اسمم داره یادم میره .....


 

اصلا ربطی نداره شما پولدار باشین یا نباشین مسئله اینه دزد ها ی گرامی دوست دارند فکر کنند پولداری !!!!!!!!من از همین تریبون اعلام میکنند دزد ها یعزیز حداقل وقتی تو ماه دوبار کیف بنده رو میزنید اخه برادر من خواهر من اون کارت بانکهای خالی که به دردت نمیخورند همونجا بنداز داخل کیف و اون مخلفاتش تقدیم به شما دزدی نمیخواد که نمیگفتی هم خدا شاهده میدادم ....

بله از متن بالا اومد دستتون که من چقدر گیچم یا بیشتر توضیح بدم ...

پنج شنبه رفتیم خرید سنجدک ..خوب البته بنده خیلی خرید خاصی نتونستم بکنم فقط لباس برای تولد سنجد (اینقدر ناز میشه )،تم تولد و... یک سری خرت و پرت که واسه تولدش به درد میخوره ،البته یکم هم وسایل دارویی گرفتم واسه کارهام ...بعد اومدیم خونه و سنجد شام خورد و یکم بازی کرد و درنهایت به حالت غش خوابید ...صبح جمعه موبایل عزیزم زنگ زد از کجا بنگاه املاک که ای کجایی صاحب خونه محترم اومده اینجا و... این سه نقطه رو توضیح میدم براتون ولی نکته اینجاست من تاالان سکوت زیادی کردم با این صاحب خونه بسی بی فرهنگ ساختم خیلی هم ساختم صدام بالا نبردم سکوت کردم و حت یقبض های اب و گاز مشترک بوده که تو قولنامه قید نشده پرداخت کردم و فقط با خودم گفتم صبوری کن که یک سال چیزی نیست و از اینجا میری..حتی این اقا پارکینگ رو کرده تعمیر گاه شخصی خودش و خانوادش هر سری میای بوی بنزین و روغن سوخته ماشین خفت میکنه من تاالان سکوت کردم...با همسایه روبرویی خیلی درگیر شده والبته اون خانم هم حسابی حال شمیگیره ولی فکر میکرد من ساکتم ...

به بنگاه گفتم بگو بشینه میام ...بیدار شدم سنجد رو پیش دوستم گذاشتم و رفتم بنگاه ،روز جمعه من رو از خواب بیدار کرده توپم حسابی پر بود رفتم میگم من رو واسه چی کشوندی میگه به من گفتی دونفری الان یک خانم دیگه همش اونجاست دیگه منم گفتم به شما ربطی داره احیانا ک یخونه من هست یا نه ؟  من نوع یکه نیستم و اکثرا دیر میام زنگ بزنم پدر تو بچم رو از مهد کودک میاره یا نه مادر جنابعالی میاد تا دیر وقت پیش بچه من میمونه که تا من برسم خونه ...به شما چه ربطی داره برگشته میگه اجاره رو باید زیادکنی چون اینجوری سه نفر محسوب میشی منم قاط زدم گفتم پاشو از سنت خجالت بکش مردک تو فکر کردی من ادم احمقی ام یا نه فکر کردی تو زرنگی هرکس سکوت میکنه مال حماقتش نیست از نجابتشه ..توی عوضی دوتا واحد بچه هات میشینند پول اب و گازشون دار یاز من میگیری؟ من یک کلمه حرف نزدم از اون بدتر اینکه با من دقیقا برابر حساب میکنی . به تو ربطی نداره من تخلیه میکنم دیگه قشنگ گند محکمی زدیم به هیکل همدیگه اساسی ها

من دیگه قاطی کردم دیگه نمیکشم کسی که بهره ای از شعور نبرده بخواد حرف بزنه ترجیح میدم همین جا بزنم لهش کنم ...

الان برنامه هام به هم ریخته .چون تضمیم داشتم وام بگیرم از شرکت و البته یکم پول طلب کاریهام بگیرم که بتونم خونه رهن کنم ولی با این وضعیت نمیشه ..هرچند گفتم من هروقت بخوام خالی میکنم....و این هروقت شد انتهای تیر ماه ..چون امتحانهام داره شروع میشه ومن کلی دردسر دارم همین جوریش هم....واسه همون گذاشتم اون موقع که حتما پولی بیشترواسه رهن بدم بتونم خونه مناسبی بگیرم....

از اونجااومدم خونه و رفتیم بیرون واسه ادامه خرید تولد سنجدک ..که تو بازار دزد گرامی کیفم زده بود البته چون تجربه داشتم پول زیادی توش نبود .... فقط کارت عابر بانک بود کها ونهام خالی بودند فقط بدو بدوی امروز صبح بهمن رسید که رفتم کارتهام سوزوندم و کارت جدید گرفتم....

دیشب مریض داشتم تا دیر وقت کارهاشون انجام دادم و بعد هم مشغول درس خوندن و درکنارش کارهای خونه شدم ....

چرا دروغ من تا صبح چشم رو هم نذاشتم یکم بی سروسامانی تو اوضاع داره موج میزنه ..نمیگم بدبیاری انرژی منفی وجود ندار من هنوزم میتونم روپای خودم بمونم با همه این مشکلات ریز و درشت یکه هست ..

تولد سنجد به قوت خویش باقیست خرید هاش انجام شده و فقط یکم خرده ریزها مونده و البته کادوی تولد که دوچرخه گفتم و چقدرم دوچرخه گرون شده ...اون رو هم باید بسپارم به شخص کاردان که خودش بهترمیدونه چیکار کنه

خدا یمن نشستم تو من رو میبین یمثل همیشه کرامت لازمم عجیب مثل همیشه دست به ددعا برداشتم میدونم تو تمام این اتفاقات حکمت خوبی هست یک حکمت عالی که من روسوق میده به سوی روزهای خوب زندگی خوب میدونم تو این جابجایی حسنی هست با مهر تو که من ازش غافلم میدونم تو این گم شدنها حکمتی هست که تو بهتر میدونی

میدونم که نگاهم میکنی و عجیب داری کارها رو راه میندازی همشون رو میدونم ولی خدای من تو من رو میشسناسی میدون یچقدر کم صبرم میدونی چقدر خسته ام ..کمتر امتحانم کن ...خدایا میدونم که حواست بهم هست از چیدمان با نظم اتفاقات میگم تو میدونی خدا یمن و من میدونم بابت تمام اینها به جوا بمیرسم ..من ناراحت هیچی نیستم چون خدایی دارم به غایت مهر و مهربانی

همکا رمحترم و عزیزم که میری یهو مرخصی خو بقربون شما من از سر قبر بابام در بیارم که فایلها رو کجا گذاشتی و کار یکه ربطی به من نداره رو انجام بدم ....اخ خدای از دست این همکار بیفکراز صبح درگیرم 

نظرات 8 + ارسال نظر
مداد یکشنبه 9 خرداد 1395 ساعت 11:46

سانیا کم کم پولاتو جمع کن با وام و ...یه اپارتمان کوچولو بخر راحت شی از الان برنامه خرید خونه بریز تا یکی دو سال دیگه عملی میشه

عزیزم .پول جمع کنم خیلی خوبه که بتونم ولی با این وضعیت هزینه هاو ....که هست و با درامدها ی من شک دارم بتونم همچین کاری اونم تو تهران انجام بدم

سُهیلآ شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 21:09 http://fortuna.blogfa.com/

سلام علیک
چه پست بدی
الهی امان از این دزد ها
امان از دست صاحب خونه ها
ماهم یه صاحب خونه داشتیم بالا ما بود فک کن تو راه پله در محافظ گذاشته بود بعد خودشم میگفت هیچکی قبول نمیکرده برامون بزاره اما ما گفتیم چون مستاجر میخواد بیاد راحت نیستیم اینجا باشه که بالا نیان

سلام سهلا جونم خوبی؟
واقعا امان از این دزدها ی بد جنس صاحب خونه با شعور پایین ...
چی فکر کرده با خودش واقعا .در محافظ!!!!!!!!!!!!تو راه پله
ای خدا خونه بده از یان مصیبت ها رها شیم

آنا شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 19:08 http://aamiin.blogsky.com

عجب اوضاع قمر در عقربی سانیا. خدا صبرت بده دخترم.

ممنون عزیزم ..توکل به خدا دارم و صبر میکنم چون چاره ای غیر صبر ندارم

اذر شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 16:11 http://azar1394.blogfa.com

ای واییی بازم دزد
مواظب باش
امان از مستاجری

واقعا هم امان از مستاجری

هوپ... شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 13:58 http://be-brave.blog.ir

اوه چه بدبیاری ! ولی خوب شد که پول زیادی دنبالت نبوده ...
امیدوارم یه خونه ی بهتر و با اجاره عالی تر و صاحبخونه ی مهربون گیر بیاری :)

اره بد بیاری زیاد اوردم ...انشالله توکل به خدا یک خونه بهتر گیرمون بیاد

غریبه شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 13:41

سلام
حواست را جمع کن بالاخره همان کارت خالی هم دردسر دارد
در مورد صاحبخانه در شان شما نیست یک و دو کردن با کسی که در حد شما نیست هیچ وقت هم توضیح در مورد زندگی ات به آدم ها نده
باید همان وجه آب و گاز را گوشزد می کردی و می گفتی م تصمیم به تخلیه داشتم

سلام..اره همون کارت خال یهم صبح با دردسر رفتم گرفتم ..وای صاحب خونه که رو اعصابمه دیگه توان نداشتم ...واقعا این همه سکوت از من بعیده یک جاهایی نمیتونم جواب ندم ...اره گفتم که من تصمیم به تخلیه داشتم ولی اینجوری به نفعم شد دیگه قرار نیست پول اضافه بدم

دل آرام شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 11:00

برا خونه دوباره خواستی قرارداد ببندی بگو سه نفریم.
و بگو من رفت و آمد دارم. بعضیا حساسن رو این مسئله.
قبض آب و برق رو هم حواست باشه. و شارژ خونه و حتی تعمیرات جزئی یا کلی که به عهده ی کی باشه

دقیقا این سری باید خیلی دقت کنم .نه وقتی صاحب خونه نباشه دیگه کسی کاری نداره بعد اینم نمی دونم چرا خنگهمن کلی دارم پول قبض میدم بیخودی .... اره این بار قبض ها حواسم هست ..باید دقتم بیشتر کنم

دل آرام شنبه 8 خرداد 1395 ساعت 10:48

ما خونه اجاره دادیم، خانمه گفت سه نفریم. خونه 60متری رو به 5نفر که نمیدن.
خلاصه خانمه 4 تا بچه داشت. ما دیدیم اینا بیشتر از 3نفرن. تازه خانمه گفته بود دخترم نامزده. میره.
5نفر خودشون بودن. آدمای دیگه هم میومدن. فامیلایی که چند ماه خونه شون می موندن.
باز بابا چیزی بهشون نگفت. فقط یه بار گفت تعدد نفراتتون هشت نفری هست. جریان چیه؟ که خانمه جیغ جیغ کرد
دخترشم شبا ساعت 9 به بعد می رفت دم صبح میومد. شغل شریفی داشت.
وقتی رفت سیمان ریخته بود تو حمام و توالت و کف آشپزخونه.
کف خونه رو کندیم لوله ها رو عوض کردیم تا خونه قابل سکونت بشه.

وای اینها چه وحشتناک بودند....نه بابا انصاف لازمه اخه .من همیشه میگم باید نفع دو طرف در نشر گرفت . همیشه هم مراعات میکنم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.