روزهای پرکار

اخر هفته من منتهی شد به کوزت بودن . از عصر پینج شنبه که بعد از محل کار رفتم خرید کردم و بعد با سنجدرفتیم خونه از لحظه ای که رسیدم تا جمعه شب دیر وقت مشغول تمیز کاری بودم  و البتهتغییر دکوراسیون منزل که خیلی بهتر به نظر میرسه و کلی بزرگتر شد هال خونه . کلی تمیزکاری داشتم تو اشپزخونه و البته خیلی هم تعمیرات اعم از برقی و مکانیکی . مثل تعمیر پریز ها تعویض شیر اب لامپ ها تغییر نور منزل و ارسال خیلی از وسایل به انباری بالای کمد ها. و البته تمام اینها واسه یک روز و نصف واقعا سخت بود. امروز هم از اول وقت یک کار اداری داشتم تو یکی از ادارت که رفتم و خوشبختانه نتیجه بخش بود البته یک موضوعی که واقعا ناراحتم کرد من تمام کارها انجام دادم حتی نامه شماره خورد و وقتی اخرین امضا می خواست انجام بشه مسئولش جلسه بود. منم به مسئول دفتر اون اقا گفتم من برم امضا الکترونیکیش تمام میشه نمی مونه به فردا با اعتماد بهنفسگفت نه نمی مونه برو. منم اومدم شرکت بعدتا پایان وقت اداری دیدم نامه نیومد وقتی هم تماس گرفتم جواب ندادند از کلم داشت دود بلند میشد اخه یکی نیست بگه کار انجام نمیدی چرا قول میدی ؟؟؟؟؟فردا اول وقت باز مجبورم برم دنبال اون نامه و تا نگیرم این بار نمیام شرکت چون رو اعصابه و باید بگیرمش .

هنوز کلی کار تو شرکت دارم امروزم باید اضافه کار بمونم این اضافه کارها چند ماه هست با اینکه خیلی زیاده اما از اونجایی به شرکت بدهکار بودم هنوز از مشکلات مالی بیرون نیومدم میدونم خدا خودش کمک میکنه میدونم هیچچ وقت لنگ نمی مونم و خودش هر بار به طریقی روزی رسون هست . شکر میکنم خدای مهربون رو که همیشه حواسش بهم هست و همیشه هواداری من رو میکنه . خدایا به چه زبونی شکرت کنم که تو بهترینی و بی همتایی خدای مهربونم برای همه چیز شکر


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.