ولنتاین مبارک


دیشب ولنتاین بود خوب به ما چه .....

بله بنده که نه کسی بهم تبریک میگه و نه نیازی هست خودمون به زحمت بندازیم واسه کسی ولی از اونجایی که اصول تربتی ایجاب میکرد باید سنجدک رو اشنا میکردیم .هوس شیرینی عجیبی داشتم که خوب چون شیرینی فروشی مسیرش فرق داره و من هم درجریانید که نمی تونم برم با این افتضاحاتم در امر راندن خوب قناعت کردیم به اینکه بریم خونه ببینیم چی میشه بالاخره یک کاری میکنیم برای مصداق عشق و...

با سنجد اومدیم خونه عروسک هاپو قبلا گرفته بودم بهش دادم برای روز عشق و بهش گفتم چون دوستت دارم و تو عشق مامانی بهت کادو میدم بعدم یک دسر راحت درست کردم گذاشتم تو یخچال تابگیره و به اسم کیک بدیم سنجدکمون که بچم بعد شام گفت مامان نمی خوام بخورم میخوام بخوابم وباز هم تقاضای قصه فرمودند قصه گفتم و خوابوندم ..خودم بلند شدم اطرافم نگاه کردم دیدم ای داد من چقدر غافلم از خودم چقدر از اطرافم چقدر از روزهام ...

همه چیز تمام شده من یک روزی اون زندگی رو نخواستم چون بلاها به سرم اومد و اگر چند ماه پیش پاسست کردم فقط برای اینده سنجدک بوده که ترسیدم که روزی برمن خشم بگیره برای نبودن پدرش که خوب خداروشکر طبق مستندات اون مرد نخواست و رفت سراغ عشق و حال جدید . اون هم حق داشته لابد دیگه

نمی خوام به حق داشته یا نداشتش اشاره کنم . نمی خوام بگم من ملکه زیباییها و کمال و جمال بودم و من یک زن تمام عیارم ولی چیزی که هست اینه میدونم لیاقت من رو نداشته و خوب انتخاب بعدیش قطعا خیلی چیزها از من کم داره .. نگین اعتماد بنفست بالاست ها نه باور کنید به این باور در خودم رسیدم که حداقل موقعیتم به خودش و خانوادشو ... می ارزه

حالا باید برای خودم زندگی کنم تو وزن گیرفتن معلوم شد حسابی وزن کم کردم و دیگه نیازی نیست رژیم بگیرم با این حجم فعالیت بیشتر هم کم میکنم

ولی می مونه به خودم رسیدن و برنامه داشتن و....

خوب خدا روشکر پسرم که مولتی ویتامینش قطع نشده و مکمل هاش رو میخوره . خرید واسه جشن پایان سالش هست که دنبال ایده هستم تا اخر هفته برم بگیرم ...

پارسال کت و شلوار کتان بود با پیرهن مردونه و پاپیون .. تیپ پارسالش خیلی دوست داشتم ولی امسال هنوز نمیدونم چه تیپی براش انتخاب کنم و اصلا چه جوری و با چه رنگ هایی ست کنم واسش

لباسهاش هرچی تنش میکنم وروجک کوچیک شده براش . امروز صبح لباس عوض میکردم دیدم استین بلوزش دیگه کوتاهه و تقریبا روی مچش هست هم خندم گرفته بود هم قربون قد بالاش رفتم که بچم چه زود بزرگ میشه اون قد میکشه و جوون میشه و من .... نه پیر نمیشم منم با اون جوون میشم چرا که نه جوونی کردن مگه بده

موهام رنگ میخوام بکنم ...ترمیم تتو های قبلی وو...

اون شرکت قبلی پولی به من ندادند هرروز یک بهانه میاره دلم میخواد بگیرم بزنمش تو دیوار حیف که نمی تونم.

کلی کار عقب افتاده دارم باید انجام بدم از جاهایی که طلب دارم باید تسویه کنم .

کلی بدهی دارم باید بدم

هزینه دانشگاه مونده

کلی هزینه رو گردنم هست

واسه عید باید کارهام بکنم

خیلی کار دارم . دیدن دوستی باید برم ....

روزهای خوبی دارم میدونم نتیجه امتحانات معلوم نشده ولی خوب ترم بعدی داره شروع میشه من که این هفته کلاس نمیرم انشالله هفته بعدی درخدمت دانشگاه هستم .

خونه تکونی باید روند رو به رشدی بگیره قفسه واسه اتاق کار /....................

میبینید چقدر کار دارم دیگه وقتی نمی مونه واسه غصه خوردن و چرتو پرت خیال بافی کردن ...روزهای خوب تو راهه واسه نوروز شاید یکی دوروزش رو اومدم زودتر تهران تا برنامه سال 95 رو خوبتر بچینم ... واسه تااخر تعطیلات هم فکر یمیکنم اینقدر بوستان و پارک داره تهران که بشه رفت گردش با سنجدک عزیزم

خواب مادرم ور دیدم دراغوش گرفته بود و میگفت جان صبورم ،گفته بودم دنیات رو بساز چرا گریه میکنی ....  ولی من اصلا گریه نکردم .. مناین روزها حتی اشکم نریختم .... اما تو دلم غصه خوردن ها مادرم رو به هم ریخته مامان معذرت میخوام

خوب زیاده روی کردم ...

پیشنهاد دکور بدین واسه خونه ،پیشنهاد رنگ و مدل لباس سنجد ،خودم ....هرپیشنهاد سازنده ای از جانب شما با جان و دل پذیراییم

نظرات 3 + ارسال نظر

تو گوگل سرچ کن تیپ پسرونه خوشتیپ عکساشو ببین ایده بگیر.
مادرت چه میفهمه تو رو با اینکه فوت شده.جالبه که به خوابت اومده این حرفو زده
با همین برنامه ها سر خودتو گرم کن تا زندگیت رو روال بیفته

سرچ کردم و رفتم گرفتم .خوشبختانه بخشیش انجام شد
اره توکل به خدا سعی میکنم سرم گرم زندگیم باشه تا ببینم چی میشه

اذر چهارشنبه 28 بهمن 1394 ساعت 13:57 http://azar1394.blogfa.com

خدا رحمت کنه مادرتو واقعا هیچی مهر مادری نمیشه
من واسه بچه ها تیپ اسپرت دوست دارم.
رنگ وطرحهای شاد بپوش که بهت خیلی میاد

واقعا هم خدا همه رفتگان رو ورحمت کنه... تیپ اسپرت هم خوبه باید جدی رو این موضوع فکر کنم و خرید انجام بدم دیگه داره دیر میشه
مرسی عزیزم... رنگ های شاد اخه من رو چاق نشون میده

غریبه دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 11:12

برنامه های عریض و طویلی داری
بله بچه ها سریع بزرگ می شن تا بجنبی دست یک دختر را می گیرد و میگه مامان می خوام زن بستونم
مشکلات هم بالاخره تمام می شود

اره خیلی برنامه ها دارم ....
الهی من فداش بشم روزی که بگه زن میخوام..... و بره و با یک دختر ازدواج کنه ... ارزوی من خوب بزرگ شدنش هست ...
توکل به خدا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.