اشتباه لپی

من معتقدم هر کس تو زندگیش بالاخره یک جاهایی اشتباهات کلام یداره و حتی گاها تو نامه های اداری مون هم زیاده این موضوعات ...

امروز نامه ای به یک ارگان میزدم خوب شماهر قرار داد واطلاعات رو نداشتم جاش رو خالی گذاشتم بردم برا مدیر عامل اونم نامردی نکرد و کل نامم رو تغییر داد خو بنحوه نگرش فرق میکنه و مهم لپ مطلب بود که قرار بود برسونیم من یک جور با مستندات مدیر عامل با حرف و بزرگ نمایی داشت اینکاررو میکرد بعد یک کلمه گذاشته بود که اصلا معنی تو جمله نمیداد بهش تذکر دادم  گفت کل نامت تغییر دادم حرف نزدی اینجا واسه یک کلمه منم گفتم اره کل نامه با نظر شما بود اما اینجا ایین نگارش رو زیر سوال بردین ...

هیچی  دیگه برگشت گفت کاش همه میدونستند چقدر تو ملی گرایی ...... بله ملی گرا هم مارو کرد

پسرخالم استاد یکی از دانشگاهها هست و پدر همکارش مشکل قلبی عروقی داشته پسرخاله بنده هم جو گیر شماره من رو داده بود تا مشورت پزشکی بدم حالا انگار من متخصص قلبم ...

همکارش اقایی بسیار محجوب که فقط نیم ساعت بابت تماسش تو شب عذر خواهی میکرد (دلیل داره حرف از محجوب بودن ایشون) خیلی رسمی مودب و موقر حرف زدو گفت اره پدرم عمل قلب باز کرده و متاسفانه با گذشت 1 سال ما هنوز شاهد وضعیت وخیم ایشون هستیم ..تمام کلمات کاملا ادبی عنوان میشد

منم براش گفتم ببینید با توجه به سن پدرتون طبیعی هست و منم پدرم این مشکل رو داشته و با بیوپسی و گذاشتن پیس میکر ما تونستیم مشکل رو برطرف کنیم ..ایشون یک مکث چند ثانیه ای کردن و گفتن راهکار چیه منم گفتم همون بیوپسی رو من پیشنهاد میدم ...

خوب ادامه صحبت ما راجع به روند موضوع پزشکی بود .اخر صحبت گفتند خانم دکتر شما خیلی دقیق و نکته بین هستین که راجع به یبوست پدرتون و ارتباط با قلب رو هم گفتین ..با شنیدن کلمه یبوست با جیغ گفتم چی یبوست ؟.. گفت اره خودتون گفتین دیگه .... یهو از خنده منفجر شدم گفتم اقای محترم بیوپسی(پیس میکر) یک نوع کار گذاری باطری در قلب هست یبوست پدرم دیگه چیه .... فکر کنم بیشتر از مدت زمات تماس خندیدن من برای این جمله ایشون طول کشید .....

بنده خدا اخرش گفت اره اتفاقا خودم هم تعجب کردم گفتم چقدر جالب که پزشکان براشون مهم نیست استفاده از واژه ها ......

خدا کنه پدرش خوب بشه با این بچههای گیج ....والا


نمیدونم چرا به این نتیجه رسیدم خوبی تو این دنیا نیومده و نباید خوبی کرد نتیجه یکی از لطف هام به دیگران رو دارم میبینم .....شنیدن چند تا حرف و بار کردن به من در مقابل یک ادم بی مسئو.لیت من باید زودتر میفهمیدم اشتباه ا زخودم بود.....

اشکال نداره با ضرر مالی زیادی که دام به این نتیجه رسیدم که پشت دستم داغ کنم نسیه برا کسی کار نکنم ....

خدایا تو هستی میدونم میشنوی میدونم مبینی میدونم ولی اخه چرا ...........................

نظرات 12 + ارسال نظر

میدونی اصطلاحات پزشکی سخته.شاید اصلا اون کلمه بیوپسی به گوشش نخورده بوده بعد سریع ربطش داده به یبوست
برای طبابط چون اول کاری باید برای جلب اعتمادشون شاید یه مقدار نسیبه کار کنی تا وقتی شناخته شدی دیگه از اول نرخ تعیین کنی
بعدم باید آدما رو بشناسی و واسه هر کسی کار نکنی
خدا خودش سزاشو میده اگه تو راضی نباشی

اخه عقلم خوب چیزییه من راجع به همچین چیزی چرا با اون اقا باید صحبت کنم اخه ....
نسیه کارکرد ن مشکلی نداره .من ادم بی انصافی نیستم تو هیچ موردی ولی این موضوع حس حماقت میده بهم خیلی بهم برخورده

گنجشک چهارشنبه 6 مرداد 1395 ساعت 15:37

اکی حالا فهمیدم
مرسی ممنون ببخشید
حالا منظورتونو از اینکه همش می گفتین مریض داشتم متوجه شدم
موفق باشین همچنان بیشتر از قبل

خواهش میکنم . اهان فک رکردی من مطب دارم نه عزیزم من دانشجو هستم هنوز بعد بیشترم دارم طب سنتی کار میکنم .

گنجشک چهارشنبه 6 مرداد 1395 ساعت 14:40

نمی دونم والا چی بگم خواستین این پیام منو عمومی نکنین ولی اخه
نمی دونم
بی خیال
اخه شما کی کشیک میدی ؟ کی بیمارستان میری ؟ مگه پزشکی رو اینجوری میشه خوند ؟
ولی بیوپسی قلب چه ربطی به پیس میکر داره اخه ؟

نه عزیزم چرا عمومی نکنم .من کشیک بیمارستان نمیرم . سرچ ی د رخصوص دانشگاه بین الملل طب سنتی تهران بکنید میبنید نوع رشته ما مخلوطی از پزشکی مدرن و قدیمی هست من بیمارستان میرم البته الان که ترم تابستون هست و فعلا یک ماهی تعطیلم ولی داره بیمارستان هام شروع میشه فعلا کشیک نداریم تا دو سال بعد ...
اره عزیزم همه چیز رو همه جوره میشه خوند بالاخره نشد نداره من کلی کلاس رو میپیچونم البته عملیها رو نه نمیتونم .و....
پیس میکر که اصلا کلا خودش یک عمل کوچیک هست ولی وقتی من پدر خودم رو داشتیم عمل میکردیم همین وازه رو براش به کار بردند و منم طبق همون تجربه ام این رو انتقال دادم ...که با برداشت بافت و بعدش ضربان گذار بود ....

زیبا سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 21:29

سلام سانیا جان
بیوپسی یعنی کار گذاشتن پیس میکر ؟! تا حالا نشنیده بودم.
من تا به حال فکر میکردم این کلمه یعنی برداشتن قسمتی از بافت بدن.

سلام عزیزم ..نه بیوپسی برداشت بافت هست بریا بیماری قلبی میگن بیوپسی (پیس میکر) پیس میکر هم که افزاینده ضربان هست چون با برداشتن یک بخش انجام میشه میگن بیوپسی قلبی واژه پیس میکرش یکم صقیل هست ..البته هرچند انگار بیوپسی هم برا اون اقا سخت بود

گنجشک سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 17:02

سلام خیلی وقته می خونمتون
انشالله موفق باشین
فقط یه سوال خیلی مشغول کرده ذهنمو شما پزشکین ؟

سلام ممنونم ...دارم میخونم هنوز تموم نشده عزیزم

نگین سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 11:55 http://poniya.blogsky.com/

بنده خدا چه سوتیی هم داده
===
انشالا که شما هم جواب خوبیاتو به بهترین شکل ممکن میگیری

سوتی در حد تیم ملی ها ....
توکل به خدا دارم و بس خودش بهم کمک کنه

بهشت سه‌شنبه 5 مرداد 1395 ساعت 11:24

نوشتنت منو سر ذوق میاره.تند تند بنویس.من معترض نیستم.حتی خوشحالم.ممنون وبلاگم را سر زدی با وقت محدودی که داری.

قربونت عزیز دلم .ممنونم ...
شما معترض هم باشی به دیده منت .
خواهش میکنم مطالبت عالیه

اذر دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 16:49 http://azar1394.blogfa.com

یبوست .چقد بده ادم درست متوجه نشه خخخخخ
یعنی نمیخوای پولتو بگیری؟
این زمونه نمیشه از این اخلاقا داشت متاسفانه

اره وحشتناکه چیو چی شنیده ....
نه گاه یعزت نفس ادم مهم تره برام دیگه نه اون پول نه اوون ادمها ارزش ندارند ....

غریبه دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 16:12

سلام
یک عمر به این نوشته چشم دوختم
نسیه نمی دهم که مال خود طلب کردن
کم از گدایی نیست
طرز صحبت کردن آ ن آقا نکنه مثل صحبت کردن فیلم های ایرانی که داستانش به اوایل اسلام می رسد شبیه بوده
یعنی لفظ قلم
بنده خدا با اصطلاحات پزشکی آشنا نبوده است

سلام .الحق که کار نکویی کردین که به نسیه دادن تو طلب حکم گدایی کردن داره ....
بنده خدا استاد دانشگاههست و از اون استادهای فرهیختهو سخنور که کل حرف زدنش دقیقا مثل فیلم ها یاولیه اسلام هست ....
اشنا نبودش یک طرف همچین چیز ی شنیدنش یک طرف

اعظم46 دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 15:24

حالاخوبه دوباره اون کلمه رو گفت والا به عنوان یه علامت سوال تو ذهنش می موند

راستی در مورد اون معجون رفع کم خونی من شیره ی توت نتونستک گیر بیارم اما مابقی رو مخلوط کردم صبحانه می خوریم آیا موثره /

اره بنده خدا با کلی خجالت گفت و لااقل نرفت بلا سر مریضش بیاره
اره موثره مشکلی نیست انشالله که زودتر نتیجش رو ببینید

بهشت دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 14:21

جالبه.تند و تند می نویسی روزی چند تا پست؟
تو خوبی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابان ات دهد باز.
هر چه کنی به خود کنی گر همه خوب و بد کنی .
ان احسنتم احسنتم و ان اساتم فلها
عزیزم نازنینم کمی آروم باش.عجول نباش.سلانه سلانه راه زندگی را می رو.
تو چرا با خدا اینجوری صحبت میکنی که زود باش خدا وقتم کمه.تو حالا حالا ها فرصت داری بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین.
میدونی زندگی فقط صد سال اولش سخته؟بذار سنت به پنجاه برسه می بینی چه قدر روز ها زود میگذره.
بوسه واسه خودت و پسرت دو تایی تون با آرزوی موفقیت

از من تند تر نوشتی ها....
نه من روز ییک پست مینویسم .جدیدا هم تصمیم گرفتم از مشکلاتم ننویسم ولی باور کن نمیشه و نمیذارند...میدونی قبول دارم که تو نیکی کن و د ردجله انداز اما دلم میشکنه شکستنش دست خودم نیست .
صد سال اول رو خوب اومد ی..کاش به ارامش برسم من کاش

دل آرام دوشنبه 4 مرداد 1395 ساعت 13:55

ای بابا.
چرا خوبی هم جواب میده. ولی الان شاید نه

نه واسه من سالهاست جواب نداده ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.