خدای من بشنو

دلم ارامش میخواد یک ارامش واقعی .کاش میتونستم داشته باشم .کاش یک جایی همه چیز قفل میشد میگفتند نقطه سر خط 

من تو این روزهام اونقدر درگیرم که خودم رو هم دارم فراموش مبکنم استرس تو زندگیم داره تمومم میکته امید به خدا دارم و بس .

توکل به خودش دارم دست و پام میلرزه هرروز از روزهای اتی 

خدایا نمیدونم کجای زندگیم اشتباه کردم که لیاقتم اینقدر سختی هست اینقدر به هم ریختگی ...خدایا کجای دنیات همچین چیزی نوشته نمیدونم .خدای من خدای مهربون من من غول چراغ جادو نیستم  نمیتونم همه چیز رو درست کنم  اصلا توان ندارم .ازت میخوام دستهام بگیری به همون کرامت همیشگیت له همون کرامت که من معجزه ها دیدم خدای من 

نظرات 12 + ارسال نظر
علی امین زاده شنبه 20 شهریور 1395 ساعت 17:44 http://www.pocket-encyclopedia.com

والا چیزی که من دیدم اینه که زندگی یه نبرد بعد از یه نبرده. بدون هیچ پیروزی یا شکستی فقط مرتب باید بجنگی و جلو بری.

زندگی نبردهای متوالی هست ولی تا مرحله ای رو برنده نشی ،واسه ورود به مراحل بعد مجوز نداری

بهمن پنج‌شنبه 11 شهریور 1395 ساعت 20:50 http://www.life-bahman.blogsky.com

سلام خانم دکتر جان
خدا بزرگه و میدونم که میدونی خدا بزرگه ولی بازم برای اینکه دلت آروم بشه عرض میکنم که مثل همیشه به خودش و فقط به خودش توکل کن...
تا حالا برای این زندگی ایثار کردی و کاری در حد معجزه و از این ببعد هم میتونی و خواهی تونست...
یادت باشه تو از شاگرد تنبلای خدا نیستی که بخواد ازت امتحان الکی بگیره...
ضمنن از اونا هم نیستی که بخواهی با نمره ی ناپلئونی امتحانت رو پاس کنی...
پس خووووب حواست رو جمع کن هرچی خوب امتحان رو پاس کنی، خداوند بعنوان ممتحن مرحله ی سخت تری پیش روت میذاره...
نترس و شجاع باش که زندگیت مثال زدنی میشه..
مثال از یک بانوی شجاع و نمونه
از یک ایثارگر به تمام معنی.
موفق باشی و تندرست و سعادت مند
به روزهای خوش آینده فکر کن.
به روزهائی که داری چائی میخوری و نوه هات دورت نشستن و داری براشون از سختی های بزرگ کردن باباشون( کاوه جان) قصه ها تعریف میکنی...

سلام عمو بهمن عزیز ،ممنونم برای این همه روحیه دادن بهم
ممنونم عمو دعا کنید برام گاه واقعا مستاصلم
یعنی میبینم روزی رو که پسرکم به ثمر تشسته و من با خیال راحت دیگه استرس ندارم خدایا به چه مقدار عمر رو بدم ببیمم این رو

حمیدرضا سه‌شنبه 9 شهریور 1395 ساعت 10:53

سلام
امروز خوندن آرشیو وبلاگتون تموم شد ... چقدر سختی کشیدین شما
من که خواننده بودم چند بار گریه ام گرفت

میدونید شما مصداق واقعی این هستید که
در زمان اشتباه در مکان اشتباه بودین .
این همه استعداد و صبر و این کلاف سردرگم زندگی!
البته مطمنم که با درایتی که داری به ساحل آرامش میرسی
مواظب خودت و سنجد باشید
و
روزهای زندگیت همونی باشند که آرزو داری...

سلام ممنونم از وقتی که گزاشتین
متاسفانه گاهی تو زمان اشتباه و فعل اشتباه صدمات جبران ناپزیری رو به ارمغان میاره

اذر دوشنبه 8 شهریور 1395 ساعت 19:39 http://azar1394.blogfa.com

سانیا هر روز به فکرتم و بهترین خیر رو از خدا واست میخوام

مرسی اذر عزیزم دعا کن برام خدا کریمه همیشه کریمه ولی صبوزی ما ظرفیتش کم

مینا یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 17:06

اتفاقی به وبلاگت برخودم و خیلیاش رو خوندم مخصوصا اسفند94
تو خیلی محکمی خیلی انسانی
تویی که ده سال پیش فوق گرفتی و دکترا قبول شدی
تو الان با همه مشکلایی که داشتی باید بهترین و شادترین زندگی رو داشته باشی قوی باش و بمون و بچه ات هم پیش خودت نگه دار
لیاقت تو اون مرد نیست
برو پیش مشاور و شاد زندگیتو کن شاد شاد
خودت بخواه و حالت رو خوب کن
بی خیال اطرافیان شو
تو میتونی

سلام ممنون از ابنکه وقت گزاشتین و وبلاگم رو خوتدین .ممنون از پیشنهاداتت .دوست عزیز برام دعا کتید

هوپ... یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 10:49 http://be-brave.blog.ir

سلام سانیا، خوبی عزیزم؟
نگرانتم دختر، کاش میدوستیم که داری چکار میکنی با خودت... امیدوارم توی هر مسیری که هستی خدا خودش معجزش رو نشونت بده ؛)

سلام عزیزم منتظر معجزش هستم معتقدم مهجزش یعنی الان من قرار تیست تیل رو بشکافم

اعظم 46 شنبه 6 شهریور 1395 ساعت 19:50

همیشه توکلت به خدا بوده الام هم به امید خودش کارها درست

توکلت الی الله

اذر شنبه 6 شهریور 1395 ساعت 15:57 http://azar1394.blogfa.com

سلام سانیا جان.خوبی؟
اخ این سختیها کی تموم میشه

سلام عزیزم .ممنون .تو خوبی
نمیدونم چرا تموم نمیشه این روزهای سخت...چرا . ...

غریبه چهارشنبه 3 شهریور 1395 ساعت 17:34

ای خدا ای خدا
از توی آسمونا گوش بده به حرف من
سکوتم. را بشکنم
ای خدا حرفی بزن
اگه گوش ت با منه !
صبح که از خونه بیرون می آیی فقط مثبت بنگر
منفی ها را از ذهنت بیرون کن
بعد می بینی چقدر حالت خوب است
شکر کن که سالمی کار میکنی سنجد در کنارت است
درس می خونی
مثمر ثمری
یک نگاه به اطرافت بنداز ببین چقدر آدم گرفتار هست درگیر بی پولی بیماری پوچی بیکاری و ۰۰۰۰۰

ممنون بابت انرزی مثبت .من شاکر هستم و توکل به خدا دارم ولی گاهی قلبم دیگه یاری نمیده و میریزه بیرون

نیلو چهارشنبه 3 شهریور 1395 ساعت 14:41

چی شده

هیچی عزیزم همون دردهای قدیمی

سمر چهارشنبه 3 شهریور 1395 ساعت 12:03

خیلی نگرانتم ساینا جان....

سمرجان دعاکن برام

فروهر چهارشنبه 3 شهریور 1395 ساعت 11:36

عزیزم نگران نباش...خدا بزرگه و کمکت میکنه...بیشتر چیزها احتمالا پیش بینی تو هست هنوز که اتفاقی نیفتاده

ممنون عزیرم توکل به خدا دارم .دعاکن برام
پیش بینی نیست اتفاق ها در حال افتادن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.