کاش قدرت داشتم زمان رو نگه دارم

گاهی توزندگی ما ادمها روزها و صحنه هایی پیش میاد که هرگز فکر نمیکردی تو اون شرایط قرار بگیری شرایطی که قدرت تصمیم گیری نداری و فقط میمونی چه کار کنی !؟؟؟؟

نمی دونی کجای راه رو اشتباه رفتی که اینجور شدی نمی دونی چی شد به اینجا رسیدی 

شایدم مقصد درسته راهت اشتباه تمام اینها هست و باهمه بودن ها نیست 

منم میان ماندن نمانرن رفتن و بودن خودم گیر کردم گاهی دلم میخواد یک بازه زمانی رو بگیرم و نذارم جلوتر بره چون ترس دارم شایدم شجاعت ندارم و شاید اونقدر شجاع بودم دیگه پای رفتن ندارم فقط کاش بعضی روزها بمون حرکت نکنه و ثابت باشه .....

از گذر روزها میترسم خیلی 


نظرات 2 + ارسال نظر
نهال خانوم جمعه 25 اسفند 1396 ساعت 13:11 http://ourlovinliving.mihanblog.com/

جمله اخر و باهات موافقم..
منم خیلی وقتا فکر میکنم به گذر عمر که انقدر سریع اتفاق میفته..میگم نکنه بعدا افسوس بخورم چرا از روزای جوونیم بهترین استفاده رو نکردم..

اره گاهی یک جایی گیر میکنی عجیب بدجور

غریبه پنج‌شنبه 24 اسفند 1396 ساعت 16:08

سلام خانم دکتر
شما که به اندازه ی کافی شجاع هستید شک نکنید
اهل ریسک که هستید
نکنه باز به فکر آنور آب هستید
راستی سنجد چطور است
سال جدید را پیشاپیش تبریک می گویم

سلام ممنون .شجاعت و ریسک گاهی تو بازه های زمانی دیگه نمیشه ازش استفاده کرد میمونی و هنگ میکنی
فعلا ازمون اون ور دادم ببینم چی میشه
ممنون سنجد هم خوبه شما خوبید ؟
ممنون سال نو شما هم مبارک

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.