سنجد کوچک من دیگه مرد شده .....

این مرد شدنش رو دوست دارم این که حس مسئولیت پذیری داره اینکه خودش کفشهاش در میاره و خودش میره دستشویی حس میکنم بزرگ شده بچم . دیگه راجع به مسائل باهام صحبت میکنه همه چیز رو توضیح میده و من نگران نیستم بابت رفتنش به مهد کودک  یا اینکه بخواد جایی اذیت بشه بچم دیگه شماره موبایل من رو حفظ هست و همیشه تکرار میکنه با خودش.....

بزرگ شدنش برای من که یک مادر تنهام خیلی خوبه . دوست دارم بزرگ شدنش رو هرچند که متیرسم ...میترسم از روزهایی که میره و باعث میشه بدونم که بچم بزرگ میشه و چند سال دیگه جواب میخواد از من ...

من نمیدونم چی بگم ؟ بگم مرده ؟ بگم زنده است که اگه هست کجاست ؟ گم و گور بشم؟ هویت عوض کنم؟ چه جوری ؟ قانونی ؟ غیر قانونی؟ حیف نیست این همه سوابق کاری؟

از اینجا برم قبل از اینکه اونقدر بزرگ بشه تا نتونم دیگه کاری کنم؟ نمیدونم خدایا

خودت راهی واسم بذار یک راه مناسب مثل تموم این مدت مثل همیشه خدایا تو میدونی و میتونی

خدایا شکرت به خاطر تمام نعمتهایی که دادی خدایا شکرت بابت تمام کارهایی که واسم میکنی خدایا شکرت

نظرات 1 + ارسال نظر

پسر تو زودتر از بقیه بچه ها مرد میشه.نگران نباش وقتی بزرگ شد خودش حقو به تو میده و نمیره سمت باباش

امید به خدا دارم . میخوام فقط خوب بزرگ بشه همین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.