شب قدر

چقدر اولین شب قدر این رمضان به من چسبید البته من مسجد نمیرم هیچ جا نمیرم اما تو خونه خودم با تلویزیون احیا کردم  سنجد رو خوابوندم .

دیروز عصر که از شرکت رفتم به دلیل مشکلی که متاسفانه برای سنجد بوجود اومده بردمش دکتر و فعلا دکتر امپول داده تا زمانی که اگر خوب نشه باید عمل بشه و تا 4 سالگی باید درمان بشه . بیماری مردانه  که مادر زادی بود ودکتر گفته بود برطرف شده ولی انگار نشده .. دلم شکسته بود بچم بردم و تبلتش که مدتها بود خراب بود درست کردم واسش بستنی گرفتم و رفتیم امپول بزنیم خیلی گریه کرد . دلم اتیش گرفت . دل نگرانیها دل اشوبها مشکلات  مریضی بچنم همه با هم دست به دست هم دادند که ....

وقتی سنجد خوابوندم شروع کردم با تلویزیون جوشن خوندن وتو هر فرازش های های گریه کردم تا سحر بیدار بودم از خودش خواستم مصلحت رقم بزنه از خودش شفای همه مریض ها و پسرکم رو خواستم . گریه ها کردم وبعد با دلی سبک خوابیدم خیلی سبک . میدونم خودش میده میدونم  دست خالی برنمی گردونه میدونم ....نه تنها منکه هیچ کس رو دست خالی بر نمی گردونه

خدایا ممنون بابت تمام لطف هایی که درحقم کردی . خدایا ممنونم بابت همه چیز خدایا شکرت برای داده هات و نداده هات خدایا

نظرات 2 + ارسال نظر
یاشل دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 23:50

آقا اگه ازت بپرسم مشکلش چیه سنجد کوچولو بهم میگی؟میترسیدم ناراحت بشی تا حالا خودمو نگه داشتم امشب گفتم بپرسم اگه دوس داشتی جواب بده.
خصوصیش کن ممنون

چشم میام وبت بهت میگم

آخی بچه به این کوچیکی عمل بشه؟ایشالا برطرف بشه.خدا بزرگه

دعا کن واسه سنجدم که عمل نکشه کارش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.