اخر هفته

اخرهفته هم تمام شد نگاه میکنم میبینم هرروز داره میگذره این عمر گرانبها ولی خوب ما کاری نمیکنیم فقط روزگار میگذرونم

این روزها حسابی با خودم کلنجار میرم ..روز 4 شنبه شوک بزرگی بهم وارد شد حمله درتهران میدونم همه ترسیدندمنممثل همه والبته یک تذکر جدی بود برام...

امنیتی که دیگر نیست صحنه هایی که عکس ها رو دیدم یخ کرده بودم و حسابی درگیرم کرده هنوزم درگیرشونم ..

تصویر سازی چیدن پازل و.....ترسی شگرف ترسی بزرگ و منی که ناتوان این صبرم ..

از خدا میخوام خودش کمک کنه

پنج شنبه تولد دعوت بودم .روز قبلش دوستم بیرون بود گفتم میتونی لباط بگیری بار سنجد چون هم تولد دعوتم و هم جشن پااین سال گفت اره . رفت گرفت دستش درد نکنه شب دیدم فقط تنها جایی میتونه بپوشه خونه خودمون اونم چی ؟ کسی نباشه ..من نفهمیدم این سلیقه رو از کجا دراورده واقعا ....

نمی دونم شایدم درگیر بوده نتیجه این قضیه این شد که پنج شنبه خودم رفتم وخرید کردم اتفاقا با قیمت مناسب و البته دو سه سری که دیگه لنگ نمونم

شبش هم تولد حسابی خوش گذشت

دیروز هم دوستان زنگ زدن بیا افطار بریم بیرون که ما رفتیم و خوش گذشت اخر شب اومدیم خونه سنجد خوابید و منم یکم کارهام کردم یکم چرخیدم و بعد خوابیدم و صبح امروز کاملا خسته اومدم سرکار .

توان ندارم ماه رمضان هستو روزه سخت ولی چیزی توان من گرفته روزهای پیش رو و استرس هست استرسی ماندگار

نظرات 6 + ارسال نظر
غریبه یکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت 16:18

روز حادثه من ساعت یازده متوجه شدم البته ما که از این مسائل زیاد دیده ایم در واقع برایم عادی بود
ایرانی ها همه چیز را شوخی می گیرند و نگار برایشان عادی است
به خاطر همین روحیه است که ترور در ایران جواب نمی دهد

این حادثه برا من شوک بزرگی بود شوکی که نگرانم میکنه روز به روز

نوید شنبه 27 خرداد 1396 ساعت 10:21 http://www.a-p-kh.blogfa.com

چیه که این قدر رباعث نگرانی شده؟


به منم سر بزن

چیزی که من رو به هم میریزه وضعیت زندگی خودم و پسرم اشفتگی ها دارم

خورشید دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت 00:19 http://khorshidd.blogsky.com

کی کار تو کم میشه طفلک سنجد

مه سو یکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت 18:48 http://mahso.persianblog.ir

عزیزممممممممممممممم....ما همچنان منتظر دیدن سنجد روز جشن مدرسه ش هستیم...
بعضیا واقعا سلیقه ندارن برای انتخاب بعضی چیزا....بعضی کارها هم من یکی حس میکنم عمدیه....من بدبینم یا چی نمیدونم...

عزیزم لباسش گذاشته شد برا روز جشن فیلمش هم میاد انشالله
نه من بد بین نیستم شاید عدم تجریه راجع به مهد کودک اینجور باعث شده

چوپان یکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت 17:41 http://choopana.persianblog.ir

اتفاق بسیار بدی بود. اما بعیده که تکرار بشه. شکر خدا جامعه خیلی زود از شوک این حمله خارج شد.
من که هیچ وقت ترجیح نمیدم دیگران برام چیزی بخرن. هرجور فکرشم میکنم میبینم خیالم راحت نمیشه. معمولن هم برای دیگران خرید نمی کنم.
حتی هدیه هم دوست دارم پول نقد بدم. انقد از تفاوت سلیقه نگرانما.

از بعید بودن تکرارش واهمه دارم .چون حس خوبی ندارم به این موضوع .منم ترجیح نمیدم ولی خوب تو شرایط اضطرار و کمبود وقت هم خودم خریدم هم مسئولیتش رو به دیگران دادم ولی اینقدر تفاوت فاحشی نبود هرگز

دانیال یکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت 11:45

تهران

هان؟ تهران چی شده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.