اشفتگی من

هنوز اسقرار کامل تو خونه جدید ندارم هنوز خونه نامرتبه . هنوز اشفتگی کاملا پیداست ولی این روزها اینقدر سرم شلوغ هست که از صبح تا شب شرکتم و همش کار میکنم یک لحظه هم استراحت ندارم .خدایا ممنونم برای همه چیز این وسط دلم واسه سنجدکم میسوزه بچم به خاطر من همش مجبوره عصرها بیاد شرکت و خوب این خیلی اذیتم میکنه هرچند میاد اینجا و میخوابه ولی بازهم دلم براشکباب میشه خدایا خودت کمکم کن بتونم کاهام زود انجم بدم تا بچم سختی نبینه و البته نکته حائز اهمیت اینجاست که خواهر من با اینکه تابستون هست و خوب خونه بیکار حاضر نشده حتی یک روز بیاد و سنجد تو خونه خودم نگه داره تا اذیت نشه بعد هروقت زنگ میزنه میگهه تو نمیذاری سنجد بیاد پیش بچه هام بازی کنه .....

خدایا من با این ادمهات چکار کنم ؟ خدایا میدونی که تنها امید من به تو هست خدایا میدونی که چشم امید من تویی تمام اینها رو میدونی و ازت میخوام کمکم کنی . خدایا .......

میدونم که دست کمکت همین الان هم هست همین الان هم نگه داشته من رو اما این دل سیاه منه که نمیبینه . خدایا ممنونم برای همه چیز

دوراهی

اینقدر درگیر شدم که دیگه نمیتونم نه وبلاگ بخونم و نه پستی بذارم ...............

شاید هم مشکل از خونه جدید هست تو بلاگفا زود میزاشتم اما اینجا ؟ نمیدونم چرا ................

دوستان من با توجه به تحقیقاتی که راجع به اون شرکت کردم دیدم سلامت اخلاقی ندارند و خوب منم نرفتم و اون شرکتی که خودش معرف بود یک روز رفتم و دیدم کارهاشون سبک هست با مدیرش تماس گرفتم که کارهاتون نمیخونه با میزان حقوقی که من میخوام و سرم خلوت هست تو شرکت ایشون هم گفت شما بیا و من طبق توافق مبلغ مورد نظر رو پرداخت میکنم منم گذاشتم واسه اول ماه که برم اونجا و از طرفی هم حداقل تو این شرکت کارهام تحویل داده باشم. دوستان واقعا این محیط رو به خاطر نزدیکی به خونه و امنیت شغلی که دارم دوست دارم ولی خوب متاسفانه هرجور حساب میکنم از نظر مالی صرفه اقتصادی نداره به مدیر اینجا هم گفتم حاضر نشد مبلغی رو اضافه کنه به حقوق من ..... و خوب منم بالتبع تصمیم به رفتن گرفتم  ولی خوب گفتم که عصرها بیام این شرکت و کارهای مونده رو انجام بدم . از خدای مهربون میخوام خودش مثل همیشه کمکم کنه و راه خوب رو پیش پای من بذاره . خدایا ممنونم برای همه چیز برای تن سالم که می تونم کار کنم خدایا ممنون برای همه چیز.....

یک راهی پیش روم بذار..........

دوستانی که از وب قبلی باهام بودند در جریانند که دنبال یک کار بهتر میگشتم . و خوب دو روز گذشته کار تو یک شرکت دیگه بهم پیشنهاد شده با حدود 60 % افزایش حقوق از اینجا با ساعت کار یکسان  البته مسیرش از اینجا دورتر هست . و من برای رفت و امد سنجد به مشکل میخورم که باید واسش تدبیر بیاندیشم . ولی موضوعی هست که معرف من به اون شرکت جدید وقتی فهمید میخوام برم خودش پیشنهاد کار داده اما چون اشنا هست من نتونستم راجع به حقوق حرفی بزنم بهش و کلا میترسم واسه عذاب وجدان و اینکه من نرم اون شرکت بخواد من رو بپذیره . واقعا نمیدونم چیکار کنم؟ موندم بین این سه راهی و از همه بدتر اینکه راجع به شرکتی که معرفی شدم یک سری انحرافات اخلاقی شنیدم و اینکه مسئولینش اخلاق خوبی ندارند. نیاز به همفکری دارم شدید ؟ اگر کسی میونه کمکم کنه

مهربانی خداهمیشه هست

این روزها می گذرد و من هرروز دارم فکر میکنم چقدر خداوند مهربان هست . به دوسال پیش نگاه میکنم به روزهای سختی که داشتم و گذراندم به روزهای خیلی سخت .و به حال که چقدر راجع به یک سری مسائل خوب و راحت تصمیم میگیرم . خدایا ممنونم بابت همه چیز .

تقریبا جا به جاشدم تو خونه جدید وخوب دارم جاگیر میشم . روز 5 شنبه مهد سنجد جشن پایان سال داشت وای چقدر زیبا بود وقتی پسر عزیزم داشت شعر میخوندانگار دنیا رو دادند به من . این که چقدر هماهنگ و با برنامه کار میکرد همه کارهایی که مربیش میگفت انجام میداد وای که خیلی لذت بخش بود . نمیدونم من زیادی عاشقم یا دنیای مادری همینه ؟ نمیدونم فقط میدونم تمام خستگی ها از تن رفت و من موندم دنیای شادی پسرم دنیای زیابی دسته گلم پسرم بهترین ها رو واسه تو میخوام که بهترینی . خدایا ممنونم بابت همه چیز بابت وجود سنجد بابت توانی که دادی بابت کار و .... خدایا ممنونم برای همه چیز

حق گرفتن من

من نمی دونم تو جامعه ما چرا این اقایون فکر میکنند هنر کردند که مرد هستند؟

بعد از اینکه خونه رو تخلیه کردم خوب تو خونه جدید خیلی کار دارم و طبیعی هم هست اما متاسفانه اینقدر این روزها درگیر تسویه حساب خونه قدیم هستم که دیگه وقتی واسه مرتب کردن خونه جدید نمی مونه . روز شنبه به صاحب خونه گفتم بیاد بنگاه که گفت باشه واسه روز بعد بنده هم تمام قبض ها رو پرداخت کرده بودم .به بنگاه رفتم و گفتم که خونه تخلیه کردم گفت مبلغ پول پیش رو بهتون نمیدهند تا مستاجر پیدا نشه منم بی اعصاب گفتم باشه مشکلی نداره میرم شورای حل اختلاف . روز یک شنبه با صاحب خونه رفتیم و کل خونه رو دید و تحویل دادم بهانه قبض ها رو داشت که چرا به روز تسویه نگرفتین منم به روز رفتم و روز دوشنبه تسویه حساب گرفتم . و عصر رفتم بنگاه وقتی که تمام موارد رو از حساب کم کردند اصرار داشتند که یک ماه اجاره ندادم !!!!!!!!!منم که تمام ماهها رو مرتب ریخته بودم و از اونجایی که جامعه من رو بی اعتماد کرده تمام قبض ها رو از روز اول نگه داشته بودم نتونست ثابت کنه . از اون که گذشت بهانه گرفت واسه پول پیش که خسارت باید بدین تا اخر قرارداد اجاره بدین منم گفتم طبق قانون اتحادیه من 1 ماه زود تر خبر دادم که تخلیه میکنم و روزش رو اعلام کردم پس نباید خسارت بدم . ولی دیدم نه مثل اینکه زیادی شخص املاک و صاحب خونه میخواهند شلوغ کنند منم بلند شدم از روی صندلی و گفتم خوب پس فردا شورای حل اختلاف میبینمتون . و اینگونه بود که بنده صاحب حدود 75 % از مبلغ پول پیشم شدم . و بقیش هم موند واسه دوتا قبضی که پرداختیش زودتر از موعد امکان پذیر نبود. به این نتیجه رسیدم دیگه نباید سکوت کنم نباید سرم پایین بندازم هرچی گفتند بگم چشم بلکه باید سرم بالا بگیرم و ازحقم دفاع کنم هرجا و به هر روشی که میدونم ولی تو تموم این لحظات فقط خداوند بوده که توان رو به من داده تا این کارها رو بکنم خدایا بابت کدوم نعمتت شکر کنم . بابت کدوم رحمتت !!!!!!! اینقدر که عاجز شدم از شکر کردن می دونم باید هزاران بار در روز شکرگذار باشم هزاران بار و هر لحظه اما افسوس که بنده بدی هستم . خدایا ممنونم برای همه چیز .

دوستان یک شرایطی بوچود اومده که شاید سورپرایز بزرگی اتفاق بیافته هنوز تو ناباوری هستم هنوز 20 %ماجرا حل شده اما امید دارم به کرامتش و میدونم که حل میشه .....

در ضمن دوستان عزیز نمیدونم شنیدین یا نه اینکه بالاخره حضانت فرزند به مادر تعلق گرفت و دیگه نیازی نیست واسه جدایی از سنجد نگران باشم خدایا شکرت که خیال من رو راحت کردی خدایا ممنونم بابت همه چیز